یک کارشناس مسائل سیاسی ر‍ژیم صهیونیستی به بررسی وضعیت کنونی و آینده حزب کادیما پرداخته و می‏نویسد: اگر لیونی نخواهد کادیما را به حزبی میانه - چپ تبدیل کند باید منتظر محو آن از نقشه احزاب اسرائیل باشد. پایگاه اطلاع رسانی "سما " در مقاله‌ای به قلم "یوسی بیلین " رئیس پیشین حزب "میرتس " و از نمایندگان پارلمان رژیم صهیونیستی به بررسی وضعیت کنونی حزب "کادیما " به رهبری "تزیپی لیونی " و آینده آن پرداخت، و در این باره نوشت: هفته گذشته یکی از مراحل پرتنش تاریخ کادیما به پایان رسید، مرحله‌ای که با افول اکثر بازیگران این صحنه همراه بود، اما مراحل دیگر هم‌چنان پیش روست. وی معتقد است در پرتو نبود وجوه اشتراک ایدئولوژیک و از بین رفتن حس وفاداری نسبت به رهبری حزب باید منتظر فروپاشی سازمان مرکزی و جذب نمایندگان پارلمانی آن در جنا‌ح‌ها و جریان‌های دیگر از جمله "اسرائیل بیتنا "، (اسرائیل خانه ماست) و حتی میرتس باشیم. بیلین افزود: انفجار سیاسی بزرگی که در سال 2005 روی داد حزبی با ماهیت و ساختاری خاص و متمایز به رهبری ژنرالی مسن به‏وجود آمد. این ژنرال که در سال‌های آخر زندگی‏ با جدایی از حزب پیشین خود یعنی "لیکود " می‌خواست قدرت از دست رفته‌‌اش را دوباره بازگرداند و با توجه به روحیه و دیدگاه‌هایش بالطبع چپ‌گرایان تندرو به سرعت پیرامون وی گردآمدند. بیلین نتیجه تشکیل حزب را به خشم آمدن بخشی از بنیادگرایان راست و چپ دانست که تلاش می‏کردند با پدیده "عدم وضوح دیدگاه‌ها " و "اتخاذ مواضع عجیب و غریب " این حزب مبارزه کنند، از جمله مواضع عجیب و غریب این حزب می‏توان به سیاست‌های جانبه‌گرایانه و خصمانه‌ای که به جای روند مسالمت‌آمیز سازش در کرانه باختری توسط این حزب اتخاذ شده بود اشاره کرد. به اعتقاد بیلین این دیدگاه‌ها چنان تند و افراطی بودند که خیلی زود بنیادگرایان، فروپاشی و سقوط حزب را پیش‌بینی کردند. به ویژه پس از این که "ایهود اولمرت " جای "آریل شارون " را گرفت، اما این‌بار پیش بینی آنها اشتباه از آب درآمد، چون کادیما تاکنون دوبار متناوب همه را غافلگیر کرده و حتی توانست جناح اصلی پارلمان را تشکیل دهد، یک‌بار وقتی برگزاری انتخابات که با غیبت شارون از صحنه سیاسی همراه شد که حتی با این حال نیز این حزب توانست رای دهندگان را با خود همراه و وفاداری آنها را به کادیما ثابت کند. و بار دیگر زمانی که رای دهندگان چپ که نمی‌خواستند "بنیامین نتانیاهو " دوباره به قدرت برسد، امید خود را به تزیپی لیونی رهبر کادیما بستند و به او رای دادند. اما سرنوشت پس از انتخابات به‌ گونه‌ای دیگر رقم خورد. حزب حاکم نتوانست در جناح معارض باقی بماند و موقتا از هم فروپاشید. لیونی همکاری با دولت نتانیاهو را رد کرد و این توجیهی شد برای بسیاری از چپ‌گرایان، تا هم‌چنان به حمایت از او ادامه دهند. این نماینده پارلمان با یادآوری وضعیت نسبتاً خوب حزب در سال گذشته میلادی افزود: در سال 2009 رهبر کادیما موفق شد وحدت و یکپارچگی را به حزب بازگرداند و با شایعات ارتباط با کابینه نتانیاهو و احراز پست‌های وزارتی مقابله کند. در سخنرانی‌های پارلمان نیز بسیار با ذکاوت ظاهر شد با این که در بسیاری از مواضع و دیدگاه‌های اصلی با نتانیاهو هم‌عقیده می‌نمود، به ویژه پس از سخنرانی "بارایلان " که حداقل در ظاهر هم که شده میان کادیما و لیکود تفاوت قائل شد. * افراط‌گرایی عامل سقوط حزب کادیما بیلین با این که حزب کادیمای 2009 را به "حزب عمل " در دهه هفتاد و هشتاد تشبیه می‌کند اما یک تفاوت برای آن قائل می‌شود و آن نبود وفاداری سازمانی - ساختاری و وفاداری به رهبری است، درحالی که این دو ویژگی مهمترین وجه مشخصه حزب عمل در دو دهه فوق الذکر بود. وی با بیان اینکه سقوط حزب عمل 9 سال پیش اتفاق افتاد، افزود: هنگامی که حزب از فعالیت‌های مشترک خود- تلاش برای دستیابی به صلح - کنار کشید و شعار لیکود را سرداد، همین عامل باعث کوتاهی عمر کابینه شارون شد و عدم وجود توجیه ایدئولوژیک برای موجودیت عمل این حزب را به سقوط و فروپاشی کشاند. رییس پیشین حزب میرتس با اشاره بر شرایط حاکم برکادیما که فقط به لطف حمایت‌های جناح چپ توانست بر 28 کرسی پارلمان دست یابد،‌ اظهار داشت: اگر حمایت جناح چپ از مواضع این جناح ادامه می‌یافت می‌شد به بقای این حزب امیدوار بود و برای مدتی بروز شکاف در حزب را به تاخیر انداخت، اما تناقضات موجود قطعا خبر از آینده‌ای روشن نمی‌دهد، افزون بر این که جریان جدایی اعضای اصلی باعث می‌شود این حزب به جناح بسیار کوچک و ضعیفی در پارلمان تبدیل شود که به نظر می‌رسد این روند از هم اکنون آغاز شده و راهی برای مقابله با آن نیست. بیلین در پایان به لیونی توصیه می‌کند اگر می‌خواهد حزبش را نجات دهد یک راه بیشتر پیش رو ندارد، این که کادیما را به حزبی میانه - چپ تبدیل کند. در غیر این صورت باید شاهد فروپاشی و سقوط حزب و محو شدن آن از نقشه احزاب اسرائیل بسان احزاب "داش " و "شینوی " باشیم.