معاون وزیر اسبق خزانه‌داری آمریکا طی مقاله‌ای به بررسی چگونگی بهره‌گیری دولت آمریکا از عملیات‌های تروریستی برای توجیه جنگ‌افروزی‌هایش،‌ پرداخته است. "پاول رابرتز "، معاون وزیر اسبق خزانه‌داری آمریکا در مقاله‌ای که هفته‌نامه "امریکن‌فری‌پرس " آن را منتشر کرده، به بررسی مسئله تروریسم و بهره‌گیری دولت آمریکا از این مسئله پرداخته است. وی در ابتدای مقاله خود با اشاره به بمبگذاری ناموفق ابتدای سال جاری میلادی در یکی از خطوط هوایی آمریکا می‌نویسد: اینکه چنین عملیات‌های [ساده‌ای] ادامه راه القاعده‌ای باشد که توانست حملات 11 سپتامبر را صورت دهد، غیرمحتمل است. در واقع اگر ما حرف دولت آمریکا را باور کنیم که "خالد شیخ محمد "، مغز متفکر حملات 11 سپتامبر بوده و توانسته با فریب سازمان سیا، آژانس امنیت ملی، تمامی 16 آژانس اطلاعاتی ایالت متحده، سازمان جاسوسی موساد به عنوان متحد آمریکا، شورای امنیت ملی، فرمان دفاعی آمریکای شمالی، کنترل ترافیک هوایی، امنیت فرودگاه‌ها و دیک چنی، و تنها با استفاده از چند خلبان‌ کم‌تجربه به برج‌های مرکز تجارت جهانی و پنتاگون حمله کند. آیا پس از چنین موفقیت شگفت‌انگیزی، القاعده دست به انجام اقدامات ناشیانه‌ای همچون ماجرای حمله ناموفق اخیر به یکی از خطوط هوایی می‌زند؟ سیاستمدار سابق آمریکایی سپس با رمزگشایی از عملیات ناموفق حمله به یکی از خطوط هوایی آمریکا می‌نویسد: طرح بمبگذاری انتحاری، در واقع به عنوان ابزاری برای استفاده شبکه‌های تلویزیونی و به خصوص شبکه فاکس‌نیوز، به کار گرفته شد. رابرتز می‌افزاید: بعید نیست که سازندگان دستگاه‌های بازرسی جدیدی که تمامی بدن را اسکن می‌کنند، در پشت پوشش سنگین عملیات ناموفق بمبگذار انتحاری بوده باشند و یا حتی خودشان این عملیات را ترتیب داده‌اند. این نویسنده آمریکایی با بیان این که در آمریکا همه‌ چیز برای فروش است و امانت و راستی نیز به باد رفته است، می‌نویسد: گفته می‌شود که این بمبگذار نیجریه‌ای توسط القاعده یمن آموزش دیده است؛ با توجه به اینکه آمریکا در جنگ اعلان نشده یمن وارد شده و در این مورد نیز نه تنها با افکار عمومی خود مشورت نکرده بلکه حتی کنگره را نیز در جریان این حمله قرار نداده است. ماجرای بمبگذار انتحاری، بهانه ساده‌ای را برای جنگ جدید واشنگتن ایجاد کرده و کسی هم به این مسئله توجهی ندارد که آیا این اقدام، یک حمله واقعی بوده و یا اینکه یک اقدام نمایشی بوده است. رابرتز در ادامه گزارش خود مسئله مهم دیگری را یادآوری کرده و می‌نویسد: ماه جولای گذشته، گزارش‌هایی منتشر شد که بیان می‌کرد دولت یمن توانسته یک گروه تروریستی را که تحت نظارت سرویس‌های اطلاعاتی اسرائیل عمل می‌کردند، متلاشی کند. در همین رابطه، "علی عبدالله صالح "، رئیس‌جمهور یمن در گفتگو با خبرگزاری "صبا " با اعلام خبر دستگیری این گروه تروریستی، گفت: این موضوع به دلیل ارتباطش با سرویس‌های اطلاعاتی اسراییل به مقامات قضایی ارجاع داده شده است. سیاستمدار اسبق آمریکایی می‌پرسد: آیا بمبگذار انتحاری اهل نیجریه نیز یکی از نیروهای تروریستی اسرائیل است؟ رابرتز می‌افزاید: قطعا به سود اسرائیل است که ایالات متحده را با تمام قوای نظامی‌اش، علیه دشمنان بالقوه توسعه ارضی خود، بگمارد. این نویسنده آمریکایی سپس با اشاره به نمونه‌های تاریخی از این شیوه می‌نویسد: پلیس مخفی سزار روسیه نیز اقدام به بمبگذاری‌هایی می‌کرد و سپس با نسبت دادن آن به افرادی که قصد دستگیری‌شان را داشت، بهانه لازم برای این‌کار را بدست می‌آورد. و یا می‌توان به یاد آورد که "فرانچسکو کاسیگا "، که طی سال‌های 1985 تا 1992رئیس‌جمهور ایتالیا بود، از وجود عملیاتی به نام "گلادیو " خبر داده بود. این عملیات پرچم دروغین در دهه‌های 60، 70 و 80 و تحت حمایت ناتو اقدام به بمبگذاری‌هایی در اروپا می‌کرد و سپس با نسبت دادن آن‌ها به کمونیست‌ها، موجب شکست احزاب کمونیست در انتخابات‌های مختلف می‌شد. معاون وزیر اسبق خزانه‌داری آمریکا ادامه می‌دهد: حتی تحقیقات پارلمانی ایتالیا این حقیقت را فاش کرد که عملیات گلادیو از سوی سازمان سیا نیز نظارت می‌شده است. در همین رابطه، "وینسنزو وینسیگوئرا " (Vincenzo Vinciguerra)، یکی از مامورین گلادیو شهادت داد که حملات گلادیو شهروندان غیرنظامی، از جمله زنان و کودکان را هدف قرار می‌داده تا افکار عمومی را به گونه‌ای هدایت کند که از دولت‌هایشان بخواهند امنیت بیشتری را ایجاد کنند. رابرتز با بیان این مطلب که حملات 11 سپتامبر نیز دقیقا نتایجی مشابه با عملیات گلادیو داشته است، می‌نویسد: در حقیقت دولت‌های غربی نماینده منافع گروه‌های خاص و لابی‌هایی هستند که از فعالیت‌های سیاسی آن‌ها حمایت مالی می‌کنند. سیاستمدار اسبق آمریکایی در پایان گزارش خود تاکید می‌کند: ایالات متحده و متحدانش کاملا بر پایه دروغ و فریبکاری وارد جنگ خاورمیانه و افغانستان شده‌اند.