-
سیاستمدار سابق آمریکایی: اوباما به سرنوشت امپراطورهای رومی دچار میشود
جمعه ۲۹ آبان ۱۳۸۸ ساعت ۱۷:۱۶
معاون وزیر خزانهداری اسبق آمریکا با بیان این که مخالفتها با اوباما نشانگر تکدورهای بودن دوران ریاست جمهوری اوباماست، نوشت: اوباما همانند آخرین پادشاهان امپراطوری روم، توان جلوگیری از سقوط امپراطوری خود را ندارد. پایگاه اینترنتی "خانه شفافسازی اطلاعات " (Information Clearing House) در مقالهای که به قلم "پل کریگ رابرتز " (Paul Craig Roberts)، روزنامهنگار و اقتصاددان 70 ساله آمریکایی منتشر کرد، نوشت: برخی گروههای ذینفع آمریکایی روی دولت آمر
معاون وزیر خزانهداری اسبق آمریکا با بیان این که مخالفتها با اوباما نشانگر تکدورهای بودن دوران ریاست جمهوری اوباماست، نوشت: اوباما همانند آخرین پادشاهان امپراطوری روم، توان جلوگیری از سقوط امپراطوری خود را ندارد. پایگاه اینترنتی "خانه شفافسازی اطلاعات " (Information Clearing House) در مقالهای که به قلم "پل کریگ رابرتز " (Paul Craig Roberts)، روزنامهنگار و اقتصاددان 70 ساله آمریکایی منتشر کرد، نوشت: برخی گروههای ذینفع آمریکایی روی دولت آمریکا به عنوان "دولتی که قادر به تامین منافع مردم آمریکا به عنوان انتخابکنندگان رئیسجمهور، کنگره و سنای این کشور نیست " انگشت اتهام نهادهاند. وی افزود: رایدهندگان آمریکایی سرخوردگی خود را از طریق ضعیف دانستن رئیسجمهور این کشور ابراز میدارند که همین امر میتواند نشانهای از آینده تکدورهای روسای جمهور آمریکا باشد. روسای جمهور آمریکا از این پس درست به اندازه "امپراطورهای روم سابق " در روزهای پایان عمر این امپراطوری ناکارآمد خواهند بود. سردبیر سابق "وال استریت ژورنال " با اشاره به این نکته که "باراک اوباما " از هماکنون اوصاف یک رئیس جمهوری تکدورهای را داراست، ادامه داد: در حالی که وی به مردم آمریکا قول تغییر داده بود، تاکنون هیچ تغییری حادث نشده است. لایحه "بیمه درمانی " ارائه شده از سوی اوباما، عصبانیت بسیاری از شرکتهای خصوصی بیمه را که به دنبال سود بیشتر هستند برانگیخته و به نظر میرسد که تنها به کاهش خدمات درمانی منجر شده و باعث سرمایهگذاری بیشتر در مجموعههای نظامی - امنیتی و تقویت شرکتهای خصوصی ارائه کننده خدمات به نیروهای نظامی خواهد شد. وی با اشاره به اینکه شاید جالب باشد که بدانیم 700 میلیارد دلار از بودجه نظامی آمریکا به جیب این شرکتهای خصوصی سرازیر شده است، تصریح میکند: در "سرمایهداری از نوع آمریکایی " بخش زیادی از مالیات مردم توسط دولت به جیب برخی شرکتهای خصوصی خاص ریخته میشود. با اینحال، جمهوریخواهان از "سوسیالیستی شدن " خدمات درمانی ابراز نگرانی کردهاند! این تحلیلگر آمریکایی اذعان داشت: هم جمهوریخواهان و هم دموکراتهای آمریکا خصوصیسازی بسیاری از فعالیتهای نظامی را راهکار خوبی برای جذب کمکهای تبلیغاتی از صاحبان این شرکتها در زمان انتخابات دانسته و از این فرصت حداکثر سوءاستفاده را کردهاند. در حال حاضر تعداد زیادی شرکت خصوصی در آمریکا وجود دارند که در بازار آزاد موفق به کسب یک دلار درآمد نیز نشدهاند اما دولت آمریکا مالیاتهای دریافتی را به طرق مذکور به سوی ایشان سرازیر کرده است. در عین حال همین دولت آمریکا بار سنگینی را با الزامات مربوط به وام به مردم کشورش تحمیل میکند. * اوباما بهترین فرصت برای پایان دادن به جنگ عراق را از دست داد رابرتز با اشاره به اینکه اوباما فرصت بسیار خوبی را برای بازگرداندن سربازان آمریکایی به کشورشان پس از کنار رفتن "بوش " از قدرت از دست داده است، تصریح کرد: "دولت بوش در روزهای پایانی متوجه شد که با قرار دادن شورشیان سنی عراقی در لیست پرداخت حقوق خود، میتواند در عراق برنده باشد! تنها در یک مقطع 80هزار شورشی عراقی از آمریکا پول دریافت میکردند، در چنین شرایطی تنها کاری که اوباما باید انجام میداد این بود که با اعلام پیروزی در عراق سربازان آمریکایی را به خانه و کاشانهشان بازگرداند و از بوش نیز به خاطر کسب این به اصطلاح پیروزی قدردانی کند. با انجام این کار، صدای جمهوریخواهان هم در نمیآمد. بدیهی است که اگر اوباما دست به چنین اقدامی میزد، سود شرکتهای وابسته به مسایل نظامی - امنیتی دچار نقصان میشد. بنابراین اوباما به جای آنکه به خواسته مردم آمریکا جامه عمل بپوشاند دست به ازسرگیری جنگ در افغانستان زد و همچنین یک جنگ جدید را نیز در پاکستان به راه انداخت و در ادامه به تکرار تهدیدهای نظامی بوش و چنی علیه ایران همت گماشت. معاون وزیر خزانه داری اسبق آمریکا که در سال 1993 بر اساس یک ردهبندی به عنوان یکی از هفت روزنامه نگار برتر آمریکا نیز معرفی شده است، در ادامه نوشت: در چنین شرایطی مردم آمریکا از خدمات درمانی بیشتر بهرهمند نخواهند شد بلکه شرکتهای نظامی به سود سرشار خود خواهند رسید، همچنین به جای صلح باید شاهد شعلهورتر شدن آتش جنگ باشیم. وی با اشاره به اینکه رایدهندگان آمریکایی به خوبی متوجه موضوع شده و از اوباما و دموکراتها روی برگرداندهاند، تصریح کرد: بسیاری از رای دهندگان مستقل آمریکایی که در واقع پیروزی را برای اوباما به ارمغان آوردند اکنون در مقابل وی موضع گرفتهاند. همین موضوع باعث شد که در انتخابات فرمانداران "نیوجرسی " و "ویرجینیا " جمهوریخواهان گوی سبقت را از دموکراتها بربایند. رای مردم این ایالتها به جمهوریخواهان به واقع اعتراض به عملکرد دموکراتها بوده و نباید آن را به مثابه رای اعتماد به جمهوریخواهان تلقی کرد. * محکوم کردن گزارش گلدستون شرمآور است این اقتصاددان آمریکایی با بیان این نکته که اوباما و کنگره آمریکا اعتبار خود را از دست دادهاند به رای موافق 344 نفر از نمایندگان کنگره آمریکا در برابر تنها 36 رای مخالف در محکومیت گزارش گلدستون اشاره کرده و تاکید کرد: به این ترتیب روشن شد که کنگره آمریکا نیز همچون یک عروسک خیمهشببازی در دستان لابی رژیم صهیونیستی و AIPAC قرار دارد. رابرتز با یادآوری محتوای گزارش گلدستون تصریح کرد: این گزارش توسط کمیته حقیقتیاب سازمان ملل متحد در خصوص جنگ غزه تهیه شده بود. جنگ غزه به واقع حمله گسترده رژیم صهیونیستی به 1/5 میلیون آواره فلسطینی بود که سرزمین و خانه و کاشانهشان به وسیله صهیونیستها به سرقت رفته است. هدف این حمله در حقیقت شهروندان فلسطینی و زیرساختهای غیرنظامی بود. با مقیاس دادگاه نورنبرگ که برای محاکمه سران آلمان نازی برگزار شد، این تجاوز نیز قطعا یک جنایت جنگی بود. گلدستون نهتنها یک حقوقدان یهودی بلکه یک صهیونیست هم هست. با اینحال صهیونیستها از وی به عنوان "یک یهودی از خودبیگانه " نام میبرند چرا که به جای تبلیغات رژیم صهیونیستی حقیقت را در گزارش خویش نگاشته است. به نوشته این روزنامهنگار 70 ساله آمریکایی، در هنگام این رایگیری در کنگره آمریکا، یکی از نمایندگان کنگره این کشور به نام "دنیس کوسینیچ " (Dennis Kucinich) که اکنون قطعا در لیست ترور ایپک قرار دارد از سایر نمایندگان کنگره پرسید که آیا از شرمآور بودن محکوم کردن گزارش گلدستون در کنگره آمریکا مطلعند؟ تمام جهان گزارش گلدستون را پذیرفته است. اما پاسخ نمایندگان کنگره به این سوال با رای غیرمنطقی ایشان روشن شد! از نظر ایشان اینکه جهانیان چه میاندیشند مهم نیست چرا که آنها هزینه مبارزات تبلیغاتی اعضای کنگره را نپرداختهاند! * تهیه خوراک برای تداوم نمایش مسخره مبارزه با تروریسم بنابر گزارش فوق، این عمل شرمآور و چاپلوسانه به اصطلاح "بزرگترین دموکراسی جهان " در شرایطی به وقوع پیوست که یک هفته قبل از آن 23 عضو سازمان سیا در ایتالیا به اتهام آدمربایی محکوم شدند. در ایتالیا نمایندگان سازمان سیا به عنوان "فراری از عدالت " شناخته میشوند و در واقع شایسته این عنوان نیز هستند. شخص ربوده شده در ایتالیا تسلیم رژیم دستنشانده آمریکایی مصر شد در حالی که پیشتر سالها در مصر بوده و شکنجه شده بود. اتهام وارده به این شخص ربوده شده به حدی نامعقول بود که حتی یک قاضی مصری نیز رای به آزادی وی داده بود. به نوشته رابرتز، یکی از مامورین دستگیر شده سازمان سیا در ایتالیا "سابرینا دسوسا " (Sabrina deSousa) نام دارد که زنی جوان است. به اعتراف وی نیز اقدام سازمان جاسوسی آمریکا در ربودن یک شخص و فرستادن وی به کشوری دیگر کاملا غیرقانونی بوده است. شخص ربوده شده به مصر فرستاده شد تا مورد شکنجه قرار گرفته و به اعمال تروریستی اعتراف کند تا بدینوسیله نمایش مسخره مبارزه با تروریسم ادامه یابد. بدون وجود چنین نمایشهایی حتی برای بینندگان پر و پا قرص شبکه "فاکس نیوز " نیز روشن خواهد شد که پشت پرده جنگهای آمریکا انگیزهای غیر از مبارزه با تروریسم قرار داشته است. خانم دسوسا اظهار داشته است که تمامی اقدامات انجام شده توسط وی توسط مقامات واشنگتن به تصویب رسیده بوده است با اینحال دولت آمریکا که مردم این کشور را دائما به خاطر عدم حمایت از نیروهای این کشور مذمت میکند برای دفاع از وی که به دستورات غیرقانونی دولت بوش عمل کرده بود هیچ کاری نکرده است. این تحلیلگر آمریکایی تصریح کرد: این بدان معناست که جنایات انجام پذیرفته توسط بوش، چنی، پنتاگون و سیا بزرگتر از آن است که بتوان آن را توجیه کرد، حتی توسط شخص مطرودی چون "جان یو " (John Yoo) و جامعه فدرالیست جمهوریخواهان آمریکا. خانم دسوسا کاملا نگران سرنوشت خویش است اما وی به هیچ وجه نگران سرنوشت آن شخص بیگناهی نیست که به مصر فرستاده شد تا مورد شکنجه قرار گرفته و سرانجام یا تروریست بودن خود را بپذیرد و یا زیر شکنجه بمیرد. اظهار پشیمانی دسوسا تنها به خود وی بازمیگردد چرا که دستورات دولت شیطانی کشورش را به انجام رسانیده اما اکنون میبیند که این دولت شیطانی به وی پشت کرده است. اما وی بخاطر اقدام کثیفی که علیه یک شخص بیگناه انجام داده است اصلا پشیمان نیست. شاید دسوسا و 22 همکار وی از آن دسته افرادند که با بازیهای رایانهای خو گرفته و رشد کردهاند. شاید از نظر ایشان دزدیدن یک انسان و رهسپار کردن وی با هواپیمای سیا به مصر تنها یک سرگرمی بوده باشد. شاید این اقدام از نظر ایشان شبیه به ماهی گرفتن برای یک ماهیگیر یا شکار یک آهو توسط یک شکارچی بوده باشد! این روزنامه نگار سابق "وال استریت ژورنال " ادامه داده است: یافتههای این دادگاه ایتالیایی در حالی که روشن است که ایتالیا عروسک خیمهشببازی آمریکاست نشان میدهد که اقدامات آمریکا دیگر حتی برای عروسکهای خیمهشببازیش نیز قابل هضم نیست. * ایجاد مسیر جدید انتقال گاز دلیل اصلی حمله به افغانستان رابرتز با اشاره به سخنان "کرایگ مورای " (Craig Murray) رئیس دانشگاه داندی و سفیر سابق بریتانیا در ازبکستان تا سال 2004 رژیم ازبکستان را رژیمی استالینیست و توتالیتر میداند که مورد حمایت آمریکا قرار دارد. به گفته مورای، گزارشهای اطلاعاتی MI5 که از سازمان سیا دریافت میشد از برخی روشهای دهشتناک شکنجه خبر میداد. "در این روشهای غیرانسانی شکنجه، افراد بهوسیله بطریهای شکسته مورد تجاوز قرار میگرفتند، کودکان نزد پدر و مادرشان شکنجه میشدند تا پدر یا مادرشان اعترافنامه را امضا کند و همچنین بعضی از افراد در آب جوش شکنجه میشدند. " جالب این است که این گزارشهای شکنجه از سوی سازمان سیا برای MI5 و واشنگتن به عنوان سندی بر توطئه گسترده القاعده ارسال شده است! مورای به این نکته اشاره کرده است که مظنونین بهوسیله پروازهای سازمان سیا به زندانهای ازبکستان تحویل شده و از ایشان خواسته میشد تا به عضویت در القاعده اعتراف کنند. مظنونین باید به آموزش دیدن در اردوگاههای القاعده در افغانستان و حتی دیدار با شخص "اسامه بن لادن " اعتراف میکردند. این اعترافات تحت شکنجه، مدام توسط سازمان سیا در بوق و کرنا میشد. این سفیر سابق که تا آن زمان خیال میکرده است که در خدمت یک دولت دموکراتیک و اخلاقگرا قرار دارد تصریح میکند که از این خبرها "بهتزده " شده است. او هرگز فکر نمیکرد که رژیمهای به اصطلاح حامی حقوق بشر که توانستند نازیها را شکست داده و در برابر استالین بایستند خود را برای انجام هر جنایتی برای به دست آوردن منافع بیشتر آماده کرده باشند. به نوشته این روزنامهنگار آمریکایی، مورای به مسائل مهمی پی برده است. او مستنداتی را ملاحظه کرد که نشان میداد انگیزه آمریکا و انگلیس از حمله به افغانستان تنها دستیابی به منابع گاز طبیعی در ترکمنستان و ازبکستان بوده است. آمریکاییها به خط لولهای نیاز داشتند که روسیه و ایران را دور زده و از افغانستان عبور کند. برای دستیابی به این منظور، حمله به افغانستان ضروری بود. اما به مردم آمریکا گفته شد که جانشان در خطر است و بخاطر واقعه 11 سپتامبر باید به جنگ با تروریستها پرداخت و البته افراد احمق نیز آن را باور کردند. مورای تصریح کرده است: اگر به چیدمان سربازان آمریکایی در مقایسه با سایر نیروهای ناتو در افغانستان توجه شود، کاملا روشن است که ایشان به نوعی موضع گرفتهاند که بتوانند از مسیر خط لوله محافظت کنند. بنابراین روشن است که این حمله نه بخاطر دموکراسی بلکه بخاطر پول و انرژی به انجام رسیده است. رابرتز از "حامد کرزای " رئیس جمهوری افغانستان به عنوان مشاور بوش در طرحریزی نقشه خط لوله گاز نام برده و وی را رئیس جمهور تحمیل شده از سوی آمریکا به مردم افغانستان دانسته است که جز از سوی آمریکاییها از سوی گروه دیگری در افغانستان حمایت نمیشود. در پایان این گزارش تصریح شده است که مورای پس از این افشاگریها به خواسته ایالات متحده از دستگاه سیاست خارجه بریتانیا کنار گذاشته شد.
مقاله
نام منبع: خبرگزاری فارس
شماره مطلب: 12338
دفعات دیده شده: ۱۸۵۴ | آخرین مشاهده: ۲ ساعت پیش