-
معرفی کتاب عملیات روانی/ عملیات روانی، اصول و مطالعات موردی
چهارشنبه ۱۳ شهریور ۱۳۸۷ ساعت ۱۰:۰۷
معرفی کتاب عملیات روانی به جرئت میتوان گفت عملیات روانی به پرکاربردترین واژگان در حوزة ادبیات سیاسی تبدیل گشته است. هزینة سرسامآور تاخت و تازهای نظامی در جهان کنونی و مسئولیت پاسخگویی به افکار عمومی، و انباشت کینه ونفرت نسبت به برپاکنندگان جنگ، سیاستمداران دنیای معاصر را به فراست به کارگیری ابزار نوینی فراخوانده است، تا بیهیچ محکمة وجدانی ابزار و یراق قدیم استعمار را با رنگ و لعاب دستاوردهای تمدنی جدید در قالب علوم انسانی به پای بردگان عصر م
معرفی کتاب عملیات روانی به جرئت میتوان گفت عملیات روانی به پرکاربردترین واژگان در حوزة ادبیات سیاسی تبدیل گشته است. هزینة سرسامآور تاخت و تازهای نظامی در جهان کنونی و مسئولیت پاسخگویی به افکار عمومی، و انباشت کینه ونفرت نسبت به برپاکنندگان جنگ، سیاستمداران دنیای معاصر را به فراست به کارگیری ابزار نوینی فراخوانده است، تا بیهیچ محکمة وجدانی ابزار و یراق قدیم استعمار را با رنگ و لعاب دستاوردهای تمدنی جدید در قالب علوم انسانی به پای بردگان عصر مدرنیته آراسته کنند. این سلاح نوین نه در کارخانههای اسلحهسازی، و نه در زرادخانههای اتمی و زاغههای مهمات، بلکه در مفتخرترین نهادهای دستساز بشر، در مراکز دانشگاهی و تحقیقاتی، و به یمن جهد روانشناسان، جامعهشناسان، مردمشناسان، فرهنگشناسان و سایر ترسیمکنندگان حدود فهم جهان معاصر به ثمر نشسته است. ضرورت شناخت و کسب اطلاعات همچنان که نصبالعین راهنمای عملیات روانی است لاجرم محقق را به سوی آگاهی از هر آنچه در فرایندهای جامعة بشری مؤثر است، فرا میخواند. مرکز مطالعات فرهنگی معاونت فرهنگی سپاه پاسداران در سال 1384 کتاب عملیات روانی، اصول و مطالعات موردی را به منظور آشنایی محققان، اساتید، دانشجویان و علاقمندان این حوزه به مجموعة اندیشمندان تقدیم کرد. مؤلف کتاب، فرانک ال. گلدشتاین سعی نموده است گسترة وسیع و متنوعی از مسائل عملیات روانی را در این مجموعه گرد هم آورد. بالطبع گرایش نویسندگان مقالات از گفتمانها، سیاستها، قوانین، و محدودیتهای جاری و حتی انگارهها و علایق فردی مبرا نیست. کتاب عملیات روانی، اصول و مطالعات موردی راهنمایی اساسی برای فلسفه، مفاهیم، اصول، نتایج، عقاید نو وکهن در باره دامنه و کاربردهای عملیات روانی است. این کتاب، اهمیت عملیات روانی را به منزله سلاحی ارزشمند و مؤثر آشکار میسازد و از آن به عنوان وسیله روانی نیروهای نظامی و قدرت سیاسی یاد میکند. نویسندگان و پژوهشگران با ارائه مقالات گوناگون در کتاب به درک بهتر عملیات روانی کمک کردهاند. این مقالهها ارزش استفاده از دستاوردهای انسانی را مشخص میکنند؛ دستاوردهایی که بر ادراک افراد، افکار عمومی، نگرشها و رفتارها تأثیر میگذارند. عملیات روانی هم در زمان صلح و هم در زمان جنگ، راهگشاست. مؤلف کتاب، فرانک ال. گلدشتاین، مقالاتی با موضوعات مشترک از حوزههای مختلف عملیات روانی را در چهار بخش گردآوری نموده است. چهار بخش مستقل کتاب در مجموع حاوی بیست و پنج مقاله است. این بخشها در روند مطالعاتی منظمی از بررسی ترمینولوژی و مفاهیم اساسی عملیات روانی در بستر تاریخی آن آغاز شده و به مطالعات موردی در پیشینة اقدامات نظامی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دولتها و گروهها با رویکرد عملیات روانی پرداخته است. بخش نخست، در موضوع محدوده عملیات روانی بحث میکند و مقدمهای بر ماهیت، پیشینه تاریخی، مفاهیم و اصول عملیات روانی است. این بخش میکوشد مقالات مستقل را که بیانگر گستردگی دامنة دیدگاهها و توسعه تاریخی عملیات روانیاند، پایهای برای درک ماهیت اصلی و عناصر کلیدی این نوع عملیات، قرار دهد. در فصل اول ، گلدشتاین به همراه دانیل جاکوبوویتز مقدمهای عمومی و تعریفی قابل قبول از عملیات روانی بهدست دادهاند. آنها اشاره میکنند که عملیات روانی در طیف گستردة سیاسی، نظامی، اقتصادی، و ایدئولوژیک هر کشوری عنصری حیاتی بهشمار میآید. در فصل دوم، فرد دبلیو واکر مفاهیم استراتژیک عملیات روانی را با هدف ارتقای درک ابعاد آن مورد بررسی قرار داده است. وی بیش از آن که به عملیات روانی در سطح تاکتیکی و عملیاتی بپردازد، سطح استراتژیک آن را مطالعه میکند. مقاله او کاربردی دقیق و آشکار از عملیات روانی شوروی را در بین سالهای 1917تا 1990 عرضه میدارد. آلفرد اچ. پداک در فصل سوم خلاصهای از چشمانداز تحول عملیات روانی نظامی را ارائه میدهد. او به طرح کلی عملیات روانی وزارت دفاع امریکا در سال 1985 اشاره و از آن بهعنوان چارچوب اصلی برای ساخت و احیای تواناییهای روانی نظامی در راستای حمایت از اهداف ملی این کشور یاد میکند. در آخرین فصل بنجامین اف. فیندلی، بیشتر به تجزیه و تحلیل شباهتهای موجود میان تجارت و عملیات روانی نظامی پرداخته است. فرض او این است که همانند بازاریابی و ارتقای مراحل تجارت که منابع مورد نیاز، استراتژیها و تاکتیکهای قانع کنندهای را برای تأثیرگذاری بر ادراک افراد، انگیزهها، نگرشها و عقاید به کار میگیرد تا به نتیجه برسد؛ عملیات روانی نیز میتواند و باید از روشهای مشابهی بهره ببرد تا اهداف کشور را برآورده سازد. وی بر اصول بازاریابی و درسهای تجارت که آموخته است، تمرکز دارد. بخش دوم شامل موضوعاتی است که با استراتژی، دکترین و ساختار امریکا در اجرای برنامههای جنگ روانی و سیاسی ارتباط دارند. نویسندگان، عناصر تاریخی و معاصر فرایندهای سیاست ملی و چگونگی طرحریزی عملیات روانی ملی در این سیاست و نیز شکلبندی، سازماندهی و اجرای آن را توضیح میدهند. در فصل نخست، دکتر کارنس لورد عوامل تأثیرگذار بر توسعه استراتژی، دکترین و ساختار سازمانی اجرای جنگ سیاسیـ روانی امریکا را مورد بررسی قرار میدهد.وی با قبول اینکه مؤلفههای سیاسیـ روانی در استفاده از ابزارهای نظامی، اقتصادی و دیپلماتیک تفکیکناپذیرند بر تفکر دوباره در خصوص نقش عوامل روانی و سیاسی، بازسازی و هماهنگی تواناییهای آن در چارچوب استراتژی ملی تأکید میورزد.دکتر لورد، تأثیر منانع فرهنگی و رسانههای گروهی امریکا بر منازعات روانی را تجزیه و تحلیل میکند. در فصل دوم، مایکل آ. موریس یادآوری میکند که اهداف سیاسی باید به طور صریح تعریف شوند تا از این طریق، بتوان اهداف و استراتژیهای نظامی را کاملا دقیق مشخص کرد. او تأکید میکند که طبقهبندی اهداف سیاسی، در حوزه مسؤلیت رهبران سیاسی است؛ نه رهبرن نظامی و به این نتیجه میرسد که اگر اهداف سیاسی به طور واضح بیان شود میتوان از تبلیغات برای رسیدن به آن اهداف بهره بیشتر گرفت. وی دستورالعملهایی را برای تشخیص اهداف سیاسی واضح از اهداف مبهم ارائه میدهد. عملیات روانی وسیلهای حیاتی در جنگهای آزادسازی ملی است؛ بدین ترتیب در فصل سوم ویلیام اف. جانستون اظهار میکند دولتهایی که در معرض شورش قرار دارند باید از عملیات روانی به ویژه ارتباط چهره به چهره به منزله مهمترین اولویت داخلی استفاده کنند. این یکی از درسهای برگرفته از جنگ ویتنام است. وی میخواهد به عملیات روانی به عنوان وسیله اصلی منازعات کمشدت توجه بیشتری شود و طراحان عملیات روانی موقعیت برجستهای داشته باشند. نقش افکار عمومی و ابعاد روانشناختی مسائل در امور بینالمللی بررسی لیوید آ. فری را در فصل جهارم تشکیل میدهد. وی براین باور است که اگرچه نمیتوان بردهوار از افکار عمومی پیروی کرد اما اطلاعات روانی باید جمعآوری شوند و مورد تجزیه و تحلیل قرار بگیرند تا دولت بتواند در برنامهریزیهایش از آن استفاده کند. فصل پایانی این بخش به تجزیه و تحلیل عملیات روانی امریکا میپردازد و برجنبه ارتباطاتی روابط بینالملل و عملیات روانی تمرکز میکند. همچنین اصول و پیشرفتهای انجام گرفته در این زمینه را شناسایی و مورد ارزیابی قرا میدهد و ایدههایی را برای پیشرفت ارائه میکند. نویسندگان تأکید میکنند که اطلاعات پیشنیاز بسیار مؤثری برای عملیات روانی است که معمولا نادیده گرفته میشود. این مقاله یک بررسی تاریخی است که زیربنای تولید عملیات روانی کارآمد را فراهم میکند. بخش سوم کتاب، به اهداف و فعالیتهای استراتژیک، تاکتیکی، عملیاتی و سایر انواع عملیات روانی میپردازد.در تمامی انواع ذکر شده، عملیات روانی اساسا از دستاوردهای سیاست ملی و اهداف آن حمایت میکند. نکته کلیدی عملیات روانی، اعتبار پیامهای آن است.ارزیابیها بر پایه تغییر ادراکها، نگرشها و رفتارها استوار شده است. به طور اصولی ایدئولوژی هر دولت، نقش مهمی را در سبکشناسی عملیات روانی و ارتباطات بینالمللی ایفا میکند. نویسندگان در این فصل، مقالاتی در خصوص اقدامات و نبردهای عملیات روانی شوروی سابق و همچنین اعتبار عملیات روانی و اطلاعات گمراه کننده ارائه میدهند. دویت اس. کوپ در مورد تدابیر تبلیغاتی شوروی سابق شامل جعل اسناد، عوامل نفوذی و اطلاعات گمراه کننده سخن میگوید. تدابیر فعال شوروی سابق در طیف عملیات سفید (آشکار)، خاکستری (نیمهپنهان)، و سیاه (پنهان) قرار میگیرد. بحث وی چکیدهای از تاریخچه نبردها و ایدئولوژی شوروی سابق محسوب میشود. جیمز ملنیچ بر تصاویر انعکاسی در تبلیغات شوروی سابق تأکید میکند. عملیات روانی شوروی سابق از توجه به برخی نکات ظریف، جزئی ودر عین حال مهم و قابل توجه در جوامع هدف غفلت ورزیده است. مقاله وی برای درک تهدیدات کلی عملیات روانی شوروی سابق و ضعفهای مرتبط احتمالی، بسیار مفید است. در فصل سوم این بخش، لف یودویچ تهدید عمده و تأثیر دکترین نظامی شوروی مبنی بر القای نفرت در بین سربازان خود را آشکار میکند. این القائات با هدف آمادهسازی سربازان شوروی سابق از لحاظ روانی برای اقدام در موقعیتهای خطرناک و باور به پیروزی در بین آنها اجرا میشد. تحقیق، تجزیه و تحلیل هدف، پیشآزمون و تجزیه و تحلیل تبلیغات و تأثیرات آن از مسائل مورد توجه دکتر جوزف اس. گوردون است. او نتیجه میگیرد که فعالیتهای اطلاعاتی جاسوسی برای اجرای عملیات روانی بسیار مهم و حیاتی هستند. در فصل پنجم این بخش، جرج وی. آلن رئیس پیشین سازمان اطلاعات امریکا اظهار میکند: ما باید واقعبین باشیم و قبول کنیم که ترکیبی از فعالیتهای سیاسی، اقتصادی، روانشناسی و نظامی ضروری است. او اعتقاد دارد که تبلیغات صرف در کوتاهمدت، فقط اندکی از مشکلات را حل میکند. آلن برنامه اطلاعاتی واقعی، هدفمند و صادقانه را که برای تصمیمگیری درست به تک تک افراد تکیه دارد، تأیید میکند. جان اوزاکی به طرحریزی و هماهنگی برای اجرای برنامههای ترغیب به فرار به مثابة شکل دیگری از قدرت مبارزه توجه میکند. همچنین او بر خصوصیات و روشهای طرحریزی درست به منظور مغلوب کردن جنبشهای شورشگر تأکید میورزد. در آخرین فصل رونالد دی. مک لارین تأکید میکند که عملیات روانی در سطوح تاکتیکی میتواند به اهداف استراتژیک دولت و به دست آوردن وفاداری و حمایت مردم کمک کند. وی اقدامات رامون مگاسایسای، وزیر دفاع وقت فیلیپین در مبارزه با شورشیان هوک را نمونة موفقی از این برنامه یاد میکند. عملیات روانی با کسب دوبارة وفاداری و پشتیبانی مردم از دولت به اصلیترین هدف استراتژیک دولت فیلیپین کمک کرد. نویسندگان در بخش چهارم برای آشکار کردن اهداف، نقشها و روشهای عملیات روانی به مطالعات و تحقیقات موضوعی روی آوردهاند. بنجامین اف. فیندلی در مقالة "عملیات روانی امریکا و ویتکنگها در ویتنام " به بررسی و تجزیه و تحلیل استراتژیها، تاکتیکها و برخی مشکلات عملیات روانی امریکا و ویتکنگها در جنگ ویتنام میپردازد. این مقاله عملیات جنگی شی هوی، آسیبپذیریهای ارتش ویتنام شمالی و ویتکنگها و فناوریهای کلیدی عملیات روانی امریکا و ویتکنگها را بررسی میکند. از جمله مشکلات عملیات روانی امریکا در ویتنام پراکندگی اقدامات بین جانشین فرمانده ارتش این کشور در ویتنام، سرویس اطلاعاتی و سازمان توسعة بینالمللی بود. وی نبرد شی هوی، آسیبپذیریهای ارتش ویتنام شمالی و سربازان ویتکنگ را تجزیه و تحلیل کرده و فنون و اعلامیههای اصلی عملیات روانی امریکا و ویتکنگها را به اجمال بیان داشته است. ریچارد آ. بلر و فرانک ال. گلدشتاین در مورد شبکة تبلیغاتی عراق که در جنگ خلیج فارس از آن استفاده شد توضیحاتی را ارائه دادهاند. آنها مهارت عراق را در ایجاد و استفاده از انواع رسانهها اعم از داخلی و خارجی توضیح میدهند. در تجزیه و تحلیل موفقیتهای عراق در زمینة انتشار تبلیغات نسبت به مخاطبان داخلی و خارجی میتوان سه عامل را به راحتی تشخیص داد: نخست؛ عراق با اشغال کویت نظر جهان را به خود جلب کرد و رسانههای جمعی جهان توجه خود را به آن معطوف داشتند. دوم؛ استفادة ماهرانة حکومت از فناوری مدرن در زمینة ارتباطات رسانهای، راه دسترسی فوری به مردم جهان را آماده کرد. سوم؛ عراق از عملیات تبلیغی و تهاجمی استفاده کرد تا بتواند بیشترین مخاطب رسانهای ممکن را جذب و حفظ کند. هر چند تلاش این کشور ناموفق بود لیکن به وضوح نشان داد که استفادة غیر واقعی و تلفیق فناوری ارتباطات جمعی مدرن به هر کشوری امکان میدهد تا مخاطبان خود را فراسوی مرزها تحت تأثیر قرار دهد. دنیس پی. واکو فعالیتهای تاکتیکی و اقدامات تحکیمی عملیات روانی را در عملیات دلیل عادلانه و گسترش آزادی در پاناما به تفصیل بیان میکند. وی کارکرد هماهنگ عملیات روانی و نظامی را در این عملیات مورد بررسی قرار داده است. سربازان امریکایی با بلندگو نیروهای پاناما را به پایان مقاومت و تسلیم شدن فرا میخواندند. شاید آخرین نمای تلویزیونی از این جنگ روانی، تصویر آن بلندگو در جلوی سفارت واتیکان در پاناما بود که موزیک راکهویمتال را با صدایی بلند پخش میکرد تا نوریگا را دیوانه کند یا دستکم او را از خواب محروم سازد. در فصل بیستم لورنس جی. اورزل نشان میدهدکه فعالیت رسانههای زیرزمینی لهستان، نوعی عملیات روانی غیر دولتی بوده که نه تنها در تمام صحنههای سیاسی- اجتماعی این کشور، نقش بزرگی را ایفا کرده است، بلکه طبق گفتة اورزل این رسانههای زیرزمینی، لهستان را قادر ساخت تا در مقابل جریان تحمیل ارزشهای کمونیستی مقاومت کنند. تلاشهای دولت لهستان برای تعطیلی این رسانهها راه به جایی نبرد و رسانههای زیرزمینی این کشور در شرایط آن روز اروپای شرقی به گونهای حیرتانگیز در صحنه باقی ماندند. شاید راز این ماندگاری گستردگی فعالیت آنها بود. مقالة حمله به لیبی در راستای عملیات روانی به قلم فرانک ال. گلدشتاین، تهاجم سال 1986 امریکا به لیبی را به عنوان یک کوشش عملیات روانی مورد بررسی قرار داده است و نتایج آن را گزارش میدهد. کاربرد نیروهای نظامی در عملیات روانی بخشی اساسی از دکترین عملیات روانی امریکا است، اما این مسئله کمتر مورد توجه قرار گرفته است. حملة امریکا به لیبی بیشتر عملیات روانی بود، اما با اطمینان نمیتوان گفت که این حمله از همان ابتدا به عنوان یک عملیات روانی طراحی شده بود. گرچه هر عملیاتی میتواند بخشی روانی نیز در بر داشته باشد اما به هنگام طرحریزی کلی عملیات، این بخش چندان مورد توجه قرا نمیگیرد و آثار آن دستکم گرفته میشود. در فصل بیست و دوم جیمز وی. کیفر سیاست ملی امریکا در مبارزه با مواد مخدر را بررسی میکند. وی در صدد پاسخگویی به این قبیل سؤالات است: سیاست ملی ضد مواد مخدر چیست و اولویتها، اهداف، ابزار و راهبردهای این سیاست کدامند؟ نقش نیروهای نظامی در پیگیری سیاست ملی ضد مواد مخدر چیست؟ و این نیروها چگونه میتوانند از عملیات روانی برای حمایت از مبارزه علیه مواد مخدر بهره گیرند؟ این مقاله به سیاستها، اهداف و راهکارهای دولت در برخورد با مواد افیونی بر نقش نیروهای مسلح در این آوردگاه متمرکز میشود. یافتن راه حل نهایی برای بحران مواد مخدر در گرو آن است که رهبران سیاسی و نظامی به اهمیت عملیات روانی نظامی آگاه شوند. ریچارد جی. استیل در بارة اهمیت ابعاد روانی – سیاسی مبارزه و شورش بحث میکند. وی با بیان نمونههای متعددی نشان میدهد که مردم، رسانهها و حتی دیوانسالاری در تشخیص جنگهای روانی وسیاسی اجرا شده علیه امریکا ناتوان ماندهاند. وی از مبارزة دولت فیلیپین علیه چریکهای هوک به عنوان نمونهای ابتکاری وموفقیتآمیز از کاربرد جنگ روانی نام میبرد که درسطح استراتژیکی و تاکتیکی انجام گرفت. در مقابل، از شکست روانی امریکا در جنگ ویتنام یاد میکند و با اشاره به ناکامی این کشور در مبارزة سیاسی- روانی علیه کمونیستهای نیکاراگوئه در عرصة بینالمللی مینویسد:« این امر دردناک است که امریکا نتوانست برای چریکهای مخالف دولت نیکاراگوئه حمایت بینالمللی و داخلی بهجود آورد. با وجودی که امریکا از چریکهای مخالف ساندنیستها حمایت میکرد، در خود امریکا مردم از ساندنیستها بیشتر حمایت میکردند. این ناکامی منعکس کنندة تجربة ویتنام در عرصة کلیدی دیگری بود.» وی رسانههای داخلی امریکا را که اطلاعات غلط ارسالی از سوی دیگران را با زودباوری میپذیرند به اتهام شریک جرم شدن با دشمنان مورد انتقاد قرار میدهد. کیفردر مقالة دوم خود به ابعاد روانشناختی جنگ خلیج فارس که در روند دیپلماسی و پایان سریع جنگ مؤثر بودند، نگاه اجمالی دارد. امریکا امیدوار بود از طریق افزایش نیروی نظامی در خاورمیانه صدام حسین را متقاعد نماید که بیهیچ قید و شرطی از کویت عقبنشینی کند. انتظار میرفت که اقدام نظامی امریکا در لیبی، گرانادا و پاناما، صدام را تحت تأثیر قراردهد. اما به ظاهر امریکا با دشمنی رو به رو بود که نه تمایلی به تسلیم شدن داشت و نه عزم راسخی برای درگیر شدن و مبارزهطلبی از خود نشان میداد. امریکا در صدد بود از طریق عملیات روانی تاکتیکی، این پیام را به نظامیان عراقی منتقل کند که اوضاع بسیار وخیمی در انتظار آنهاست، اما نه صدام متقاعد شد ونه حامیان تکریتی او. در آخرین فصل کتاب، گلدشتاین و جاکوبوویتز در مطالعات موردی خود در خصوص توفان صحرا و سپر صحرا از نیاز مبرم امریکا به افزایش میزان حساسیت خود نسبت به ابعاد روانی جنگ حمایت میکنند. آنان نه تنها به ضرورت عملیات روانی تأکید دارند، بلکه به نقاط ضعف و چالشهای پیش رو اشاره میکنند. آنها معتقدند تلاش تبلیغاتی عراق مطمئنا باعث سردرگمی و افزایش فشار روحی بر بخشهای آسیبپذیر مخاطبان خود شد.استفادة عراق از تلویزیونهای جهان غرب به عنوان دستگاه تقویت کنندة برنامههای تبلیغاتی هر چند تا حدودی در جهان عرب مؤثر بود، اما برای متقاعد کردن بخش عمدهای از مخاطبان جهان با شکست مواجه شد. بر خلاف تلاشهای صدام حسین، عملیات روانی متحدین سربازان عراقی را به شدت تحت تأثیر قرار داد. این عملیات ماهیت تاکتیکی داشت و همچنین با ترکیب عملیات روانی با عملیات زمینی و هوایی در نظر گرفته شده بود. این کتاب مرجع مهمی برای آشنایی با گسترة کاربرد عملیات روانی در سطوح استراتژیک، تاکتیکی، عملیاتی و تحکیمی است. مطالعة این کتاب آگاهان مسائل سیاسی را به نقش مؤلفة قدرت فرهنگ و عوامل ذهنی در گفتمانهای سیاسی جلب میکند و فروپاشی و سقوط بسیاری از دولتها و حکومتها را در چارچوب نظریههای عملیات روانی تبیین مینماید. همچنین فرماندهان و کارشناسان نظامی را به ضرورت بهرهگیری از رهیافتهای عملیات روانی در طرحریزی و اجرای عملیات نظامی آگاه میسازد. بیان نمونههای متنوع از کاربردهای عملیات روانی در صحنههای نبردهای معاصر به همراه تحلیل کارشناسانة آنها از مزیتهای مهم این کتاب است.
مقالات مجله
نام منبع: Scientific - Research Quarterly on Psychological Operations
شماره مطلب: 11148
دفعات دیده شده: ۱۷۵۴۶ | آخرین مشاهده: ۱ روز پیش