Sorry! your web browser is not supported;

Please use last version of the modern browsers:

متاسفانه، مروگر شما خیلی قدیمی است و توسط این سایت پشتیبانی نمی‌شود؛

لطفا از جدیدترین نسخه مرورگرهای مدرن استفاده کنید:

للأسف ، متصفحك قديم جدًا ولا يدعمه هذا الموقع ؛

الرجاء استخدام أحدث إصدار من المتصفحات الحديثة:



Chrome 96+ | Firefox 96+
عملیات روانی
  • افکارعمومی در جنگ 33 روزه لبنان، فرایند شکل‌گیری و تحول آن/احمد باصری افکارعمومی در جنگ 33 روزه لبنان، فرایند شکل‌گیری و تحول آن/احمد باصری
    چهارشنبه ۱۳ شهریور ۱۳۸۷ ساعت ۹:۵۹

    افکارعمومی در جنگ 33 روزه لبنان، فرایند شکل‌گیری و تحول آن احمد باصری چکیده رژیم صهیونیستی به بهانه اسارت دو سربازش به دست حزب‌الله با هدف خلع سلاح مقاومت و بر هم زدن نظم و آرایش نظامی حزب‌الله و خلع سلاح مقاومت اسلامی و بازسازی اقتدار از دست رفته خود پس از عقب‌نشینی سال 2000 با همه توان به مردم بی‌دفاع لبنان حمله کرد. در طی این حملات، کارشناسان عملیات روانی رژیم صهیونیستی به توجیه و قانونی جلوه دادن این جنگ پرداختند و تلاش کردند جریان جنگ و درگی

    افکارعمومی در جنگ 33 روزه لبنان، فرایند شکل‌گیری و تحول آن احمد باصری چکیده رژیم صهیونیستی به بهانه اسارت دو سربازش به دست حزب‌الله با هدف خلع سلاح مقاومت و بر هم زدن نظم و آرایش نظامی حزب‌الله و خلع سلاح مقاومت اسلامی و بازسازی اقتدار از دست رفته خود پس از عقب‌نشینی سال 2000 با همه توان به مردم بی‌دفاع لبنان حمله کرد. در طی این حملات، کارشناسان عملیات روانی رژیم صهیونیستی به توجیه و قانونی جلوه دادن این جنگ پرداختند و تلاش کردند جریان جنگ و درگیری را به گونه‌ای به تصویر بکشند که در آن رژیم صهیونیستی در نقش چهره‌ای که با اکراه و بی‌میلی درگیر جنگ شده است، نمایان شود. دستگاه تبلیغاتی امریکا و رژیم صهیونیستی در این عملیات در پی زیر سؤال بردن مشروعیت مقاومت اسلامی و رویگردانی افکارعمومی از حزب‌الله و زمینه‌سازی برای اعمال فشار سیاسی به جمهوری اسلامی ایران بودند، چنانچه در روزهای نخست جنگ 33 روزه توفیقاتی نیز به دست آوردند، اما حزب‌الله به دلیل استراتژی مردمی خود و با به‌کارگیری جنگ رسانه‌ای و استفاده از کلام پرنفوذ دبیرکل خود سیدحسن نصرالله و سخنرانی‌ها و پیام‌های تأثیرگذار او که از طریق شبکه‌های تلویزیونی العالم، العربیه و الجزیره پخش می‌شد، توانست فضای سیاسی و روانی را به نفع خود تغییر دهد، به نحوی که پس از طی روزهای اول جنگ مردم لبنان تقریباً یکپارچه از حزب‌الله حمایت کردند تا جایی که همه گزارش‌های رسانه‌های جمعی امریکا حاکی از حمایت‌های مردم لبنان از حزب‌الله بود. بنا به اعتراف این منابع 83 درصد مسیحیان لبنان هم از حزب‌الله حمایت کردند. هدف این مقاله واکاوی روند شکل‌گیری افکارعمومی در دو سوی میدان نبرد در جنگ 33 روزه است. واژگان کلیدی: جنگ 33 روزه، لبنان، افکارعمومی، عملیات روانی، حزب‌الله. مقدمه در سال 1948 میلادی پس از شکل‌گیری حکومت صهیونیستی ارتش این دولت بخش‌هایی از جنوب لبنان را به تصرف خود درآورد و همچنان تا یک سال این بخش‌ها را در اشغال داشت تا اینکه در سال 1949 در اثر فشارهای دیپلماتیک منطقه‌ای‌ و فرامنطقه‌ای برخی از دولت‌های جهان، قرارداد متارکه بین این رژیم و دولت لبنان منعقد شد. اما این رژیم به این قرارداد وفاداری نشان نداد و همچنان نیروهای خود را در جنوب لبنان حفظ کرد و روند اشغالگری آن رژیم 19 سال ادامه پیدا کرد تا در سال 1967 بخش‌های دیگری از جنوب لبنان نیز به محاصره ارتش صهیونیستی درآمد. دهه 1970 را می‌توان مقطعی دیگر در تاریخ سیاسی – امنیتی لبنان نام برد. کشمکش اعراب و اسرائیل و تداوم جنگ داخلی لبنان (1990 تا 1975) بحران خاورمیانه را به اوج خود رسانده بود. عملیات صلح برای الجلیل (1982)، عملیات لیطانی (1978)، عملیات تسویه حساب (1993)، عملیات نظامی خوشه‌های خشم (1996) از سری عملیات نظامی‌ای بود که ارتش رژیم صهیونیستی در لبنان به اجرا درآورد و معروف‌ترین و بزرگ‌ترین عملیا، عملیات لیطانی بود، بنیامین نتانیوهو نخست‌وزیر پیشین تل‌آویو طرح و نقشه آن را آماده کرده بود و نیروی زمینی، هوایی و دریایی این رژیم به صورت گسترده‌ای در آن شرکت داشتند. با اجرای عملیات لیطانی بخش‌هایی از جنوب لبنان به اشغال ارتش صهیونیستی درآمده و بیروت حدود 3 ماه در محاصره کامل نیروهای رژیم اشغالگر قدس بود. این حملات با حمایت مستقیم نظامی ایالات متحده، انگلیس و فرانسه صورت گرفت. اهداف این عملیات برای تحلیلگران مسائل منطقه‌ای بسیار آشکار و روشن بود، زیرا دولت رژیم اشغالگر قدس برای تثبیت هرچه بیشتر خود باید با حملات نظامی شرایط سیاسی و امنیتی را تغییر می‌داد. عقب‌راندن چریک‌های فلسطینی تا فاصله موردنظر از مرز لبنان و فلسطین، انهدام ساختار نظامی سازمان آزادی‌بخش، تقلیل قدرت نظامی و سیاسی سوریه در لبنان و در نهایت ایجاد تحولات بنیادین سیاسی در کشور (روی کار آوردن یک رئیس‌جمهور مسیحی طرفدار خود) همگی از اهدافی بود که تل‌آویو در عملیات لیطانی در سال 1978 مدنظر داشت. بی‌تردید تجاوز پی‌درپی نیروهای این رژیم به خاک لبنان نیازمند واکنش سریع نظامی – سیاسی بود. اما در آن سال‌ها که جامعه شیعیان جنوب لبنان سخت دچار تشتت و چندگانگی بود تنها اندیشه مقاومت در برابر تجاوز رژیم صهیونیستی باعث می‌شد که آحاد جامعه، از نظر سیاسی و نظامی بسیج شوند. نخستین جرقه‌های مقاومت توسط گروه‌هایی شیعی در شهر بعلبک به وجود آمد و آرام آرام به سوی تشکیلات قدرتمند واحدی حرکت کرد. تشکل‌هایی با ایدئولوژی آرمانگرایانه اسلامی مجموعه واحدی را به وجود آورد و بستر مناسبی را برای شکل‌گیری حزب‌الله لبنان فراهم کرد. چند روز پس از تهاجم ارتش رژیم صهیونیستی عده‌ای جوانان شیعه توانستند با اسلحه‌های سبک دروازه جنوبی شهر استراتژیک بیروت را بر روی نیروهای این رژیم ببندند. در آن برهه از زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران توانسته بود در نهاد مقاومت ملت لبنان تأثیر زیادی بگذارد، جوانانی که پیرو امام خمینی (ره) بودند اعلام کردند که این نهضت اسلامی ایران که انرژی مقاومت آنها را افزایش می‌دهد. (روژه گارودی، 1377) تا قبل از اینکه رژیم صهیونیستی جنوب لبنان را به اشغال خود درآورد وجود اندیشه طایفه‌گرایانه و تنش‌های قومی و مذهبی چالش‌هایی بود که جامعه لبنان با آن روبه‌رو شده بود. در این میان موجی از ایدئولوژی که هدفش تحمیل حاکمیت فکری خود به برخی از توده‌های جامعه و روند تجددگرایی و گرایش به لائیک شدن بود. در این حالت خطرناک نمی‌توان از تلاش‌های مستمر شخصیت‌های بزرگی چون امام موسی صدر، شهید سیدعباس موسوی، شهید شیخ راغب حرب و سیدحسن نصرالله و… صرف‌نظر کرد، این افراد انگیزه ظهور اندیشه مقاومت اسلامی را در مردم بیدار کردند. در آن زمان که افراد برجسته‌ای مانند امام موسی صدر و شهید مصطفی چمران به دلیل چرخش ایدئولوژیکی برخی از اعضای جنبش امل به سوی حرکت سیاسی لائیک – که این اتفاق بعدها به زیان این جنبش تمام شد – از بدنه جنبش امل جدا شدند. بسیاری از جوانان که تا قبل از آن به جنبش امل پیوسته بودند راه امام موسی صدر و شهید چمران را ادامه دادند، این امر باعث تعادل امل و نیروهای آن به صورتی عجیب به هم بریزد. به هر حال جنبش نوپای حزب‌الله لبنان روز به روز از لحاظ سیاسی و نظامی موفق‌تر عمل می‌کرد. مجموعه‌ای از جوانان شیعی با الگو قراردادن مبارزاتی ایرانی که رژیم پهلوی را سرنگون کردند و بعد از پیروزی انقلاب دوباره در جنگ تحمیلی در طول 8 سال دفاع مقدس حماسه‌های بزرگ آفریدند، هم دوش برادران مسلمان خود در ایران با دژخیمان صهیونیسم مبارزه می‌کردند. سال‌های اولیه که تشکیلات و سازماندهی حزب‌الله و مقاومت (نظامیان) در حال شکل‌گیری و تثبیت خود بود، گروه سیاسی این حزب ترجیح می‌داد که فعالیت‌هایشان را مخفیانه انجام دهند تا دشمنان نتوانند به جنبش نوپای حزب‌الله آسیب برسانند. این روند زمان زیادی طول نکشید زیرا در درون بدنه جنبش، افراد و شخصیت‌های کاریزمایی وجود داشت که از مناظر ایدئولوژی سیاسی در سطح بالایی بودند و در همان زمان شیعیان لبنان نیازمند تزریق اندیشه‌های سیاسی منطقی این افراد بودند. از این رو در 6 ژانویه 1984 جنبش مقاومت اسلامی لبنان با صدور بیانیه‌ای موجودیت سیاسی و نظامی خود را اعلام کرد و از آن زمان به بعد به شکل مستقل و رسمی به فعالیت‌های نظامی و سیاسی خود ادامه داد.(اسداللهی، 1382) «شیخ نعیم قاسم» قائم‌مقام دبیرکل حزب‌الله (نعیم قاسم، 183) اهداف جنبش حزب‌الله را به سه قسمت تقسیم می‌کند: 1. اسلام به عنوان شیوه کامل، فراگیر و شایسته برای زندگی بهتر و پایه فکری، عقیدتی، ایمانی و عملی که تشکیلات موردنظر براساس آن ایجاد شود. 2. مقاومت در برابر اشغالگری رژیم صهیونیستی، به عنوان خطر جاری و آینده که به دلیل آثار مخربی که بر لبنان و منطقه می‌گذارد، باید در اولویت قرار گیرد و نیازمند ایجاد ساختار جهادی و مبارزاتی و به کارگیری همه امکانات لازم برای انجام مأموریت و وظایف آن است. 3. رهبری شرعی ولی‌فقیه به عنوان جانشین پیامبر(ص) و امامان(ع) که خطوط کلی فعالیت‌ها را برای امت ترسیم می‌کند و امر و نهی او نافذ است. حزب‌الله همزمان با مبارزات سیاسی و نظامی، برای انتقال مواضع شفاف ایدئولوژیکی خود به افکارعمومی منطقه و جهان، شبکه تلویزیونی المنار، رادیو النور و هفته‌نامه العهد و… را راه‌اندازی کردند. موفقیت حزب‌الله در عرصه رسانه‌ای به حدی بود که کارشناسان امور منطه معتقدند که در مقطعی که رژیم صهیونیستی به صورت ناگهانی (45 روز زودتر از موعد مقرر، 24/می/2000) از جنوب لبنان عقب‌نشینی کرد، بر اثر فشار رسانه‌ای حزب‌الله بود که تأثیرات زیادی بر افکارعمومی منطقه، جهان عرب و حتی برخی از سیاست‌مداران رژیم اشغال‌گر قدس گذاشته بود. امروزه حزب‌الله با برخورداری از ارتباطات قوی مردمی در لبنان، بازیگر قدرتمندی محسوب می‌شود که اعتبار فراوان داخلی و بین‌المللی دارد و استراتژی‌های این جنبش مورد قبول بخش مهمی از افکارعمومی لبنان است. در عرصه‌های اجتماعی و سیاسی نظیر انتخابات شهر، روستا و پارلمان لبنان موفقیت‌های چشمگیری به دست آورده است. از طرف دیگر حزب‌الله از زمان زمامداری امیل لحود رابه خود را با دولت بهبود بخشیده و امروزه به عنوان یک نیروی اثربخش در منطقه اعمال قدرت می‌کند. در این مقاله ویژگی‌ها و فرایند شکل‌گیری افکارعمومی، زمینه‌های بروز و اهداف 33 روزه، عملکرد نظامی و به طور ویژه اقدامات عملیات روانی حزب‌الله و رژیم صهیونیستی را در مدیریت و راهبردی افکارعمومی مردم لبنان و منطقه بحث و بررسی شده است. زمینه‌های بروز جنگ 33 روزه در سال 2000، پس از 18 سال حضور نیروهای رژیم صهیونیستی در لبنان، ارتش این رژیم مجبور به خروجی از لبنان شد. این پیروزی ملت لبنان در سال 1984 با بازگشت اسیران لبنانی رنگ و بوی دیگری به خود گرفت (هرچند همه اسیران آزاد نشده بودند). به دنبال صدور قطعنامه 1559) شورای امنیت سازمان‌ملل متحد – که بر خلع سلاح حزب‌الله تأکید داشت (در همان روزی که گفته می‌شد توافقی مهم و مشروط در این زمینه میان نخست‌وزیر لبنان و حزب‌الله) مبنی بر تغییر کسوت نظامی حزب‌الله از میلیشیای محلی به ارتش ملی پس از تخلیه مزارع شبعا به وسیله نیروهای رژیم صهیونیستی صورت گرفته بود، رفیق حریری ترور شد. در همین زمان با ابتکار سیاسی حزب‌الله میتینگی 5/1 میلیون نفری در قلب بیروت و در حمایت از یکپارچگی ملی لبنانی‌ها برگزار شد. این میتینگ توانست آثار منفی این ترور مبهم و مشکوک، را خنثی و قسمت اعظم نقشه توطئه‌گران را نقش بر آب کند. از سوی دیگر شکسته شدن آتش‌بس 6 ماهه بین حماس و حزب‌الله با رژیم صهیونیستی، سواحل غزه آماج موشک‌باران ناوچه‌های این رژیم قرار گرفت و غیرنظامیان زیادی در این حادثه جان باختند. این حادثه تلافی نیروهای حماس در به اسارت گرفتن یک سرباز این رژیم را در پی داشت و سپس ارتش صهیونیستی با یورشی گسترده به دولت منتخب فلسطینی تعداد زیادی از وزیران و سیاستمداران دولت حماس را به اسارت گرفت و دفتر نخست‌وزیر دولت منتخب را منفجر کرد. پس از بروز این رخدادها، حزب‌الله لبنان، به دنبال ناکامی از بازپس‌گیری بقیه اسیرانش در سال 2004 در 6 ژووم 2006 طی عملیاتی محدود با عبور از موانع مرزی، دو سرباز این رژیم را اسیر کرد. اسارت سربازان رژیم صهیونیستی پیش از آنکه نشان‌دهنده پیروزی جناح‌های فلسطینی یا لبنانی باشد، شرمندگی دولت رژیم اشغالگر قدس را به دنبال داشت و این آغازی برای درگیری‌های چندجانبه رژیم اشغالگر قدس با نیروهای حزب‌الله – و با ملت لبنان – در مرز، شهرها، و روستاها و پناه‌گاه‌ها شد. اهداف رژیم صهیونیستی از جنگ اهداف رژیم صهیونیستی را می‌توان در دو قالب نظامی و روانی دسته‌بندی کرد. اهداف روانی جنگ 33 روزه عبارت بود از: خلع سلاح مقاومت، تلاش برای ترور سران حزب‌الله و عملیات روانی برای تخریب حزب‌الله و رهبری آن. اهداف نظامی جنگ 33 روزه عبارت بود از: برهم زدن نظم و آرایش نظامی حزب‌الله لبنان، تأمین امنیت مناطق شمالی فلسطین با خارج کردن آنها از تیررس حزب‌الله، خلع سلاح مقاومت اسلامی و بازسازی اقتدار از دست رفته رژیم اشغال‌گر قدس پس از عقب‌نشینی سال 2000، همچنین تهاجم به لبنان و اشغال جنوب این کشور تا حد فاصل رودخانه لیطانی، با هدف مبارزه علیه حزب‌الله، بهره‌گیری از افکارعمومی برای خلع سلاح حزب‌الله، مرعوب نمودن دولت لبنان و ایجاد روی‌گردانی افکارعمومی نسبت به حزب‌الله انجام گرفت. اقدامات نظامی رژیم صهیونیستی در جنگ رژیم صهیونیستی در این مرحله با محاصره دریایی لبنان، یورش هوایی و گلوله‌باران مناطق حساس لبنان، عملیات خود را به صورت گسترده آغاز کرد: - 1600 سورتی پرواز بر فراز لبنان تا پایان روز ششم - بمباران تأسیسات زیربنایی و حیاتی نظیر آب، برق و گاز - انهدام پل‌ها و گلوله‌باران راه‌های مواصلاتی - بمباران کور و کشتار وحشیانه مردم نظیر حادثه قانا اقدامات نظامی حزب‌الله - شلیک 1400 موشک به شهرهای شمالی اراضی اشغالی - شلیک 8000 خمپاره به شهرک‌های صهیونیست‌نشین - به تعطیلی کشاندن بزرگ‌ترین بندر این رژیم (حیفا) با شلیک حدود 100 موشک - موشک‌باران کشتی‌های جنگی رژیم اشغال‌گر قدس در آبهای ساحلی لبنان - انهدام حدود 124 دستگاه تانک فوق پیشرفته «میرکاوا» - انهدام ناوچه فوق پیشرفته «ساغر» که این عملیات ناوگان دریای رژیم اشغال‌گر قدس را وادار به عقب‌نشینی کرد. این عملیات به ارتش رژیم صهیونیستی این پیام را داد که از اندیشیدن به عملیات آبی‌ - خاکی و سرپل‌گیری صرف‌نظر کند. عملیات روانی در جنگ 33 روزه عملیات روانی فعالیتی نرم‌افزاری که با هدف از بین بردن امید مخاتطبان بی اعتماد نسبت به رهبران،شکاف در بین جامعه مخاتب و دارلبذ09 + ویژگی‌های افکارعمومی در عصر ارتباطات با گسترش رسانه‌های همگانی و شبکه‌ای شدن جهان و همچنین باسوادتر عامه مردم، نیروی تازه‌ای با عنوان افکارعمومی پایه به صحنه گذاشته است. این نیروی تازه که تجلی اراده مردم و خواست آنها است. در تمام جهان در شکل دادن به حوادث و رخدادهای سیاسی، نظامی، اقتصادی و اجتماعی نقش مهمی ایفا می‌کند. امروزه برای هرگونه اقدام خشونت‌آمیز و استفاده از قوه قهریه لازم است ابتدا افکار عمومی را قانع کرد و تحت‌تأثیر قرار داد تا امکان حمله و استفاده از توان فیزیکی فراهم شود. هرچند ابرقدرت‌ها دارای توانایی فیزیکی، تکنولوژی و ابزارهای پیچیده و دقیقی هستند اما یکی از مشکلات آنها همراه و قانع کردن افکارعمومی دنیا و ملت‌های خودشان است و اگر خوب نتوانند این زمینه را فراهم کنند ضمن مخالفت‌های که در جامعه آنها به وجود خواهد آمد، موانع و مشکلاتی در اجرای اهداف آنها وجود دارد و امروزه تسلط بر فکر و اندیشه یک جامعه می‌تواند تأثیر به سزایی در برنامه‌های سیاسی و نظامی داشته باشد. برای شناسایی بهتر کارکردهای افکارعمومی می‌بایست به مطالعه ویژگی‌های آن پرداخته شود. 1. آشکار بودن (آشکار بودن افکار مستلزم شرکت افراد در تظاهرات جمعی و حضور آنها در کنار هم و برقراری رابطه بین آنهاست). 2. آگاهانه و هوشیارانه بودن (آگاهی مردم به وجود افکارعمومی گویای اراده آنها در پیوستن به صنوف دیگران و برقراری ارتباط با آنهاست). 3. از وسعیت کافی برخوردار بودن (وسعت پدیده نشانه جمعی بودن آن و در نتیجه رابطه اجتماعی است). افکارعمومی، به طور عمده محصول دوران روشنگری است. این اندیشه با فلسفه‌های سیاسی لیبرالی اواخر قرون هفدهم و هیجدهم (لاک و روسو) و به ویژه تئوری دمکراتیک قرن نوزدهم تلفیق شده است (پراسیس 1382 ص 21). در فلسفه اجتماعی، هابز اندیشه افکارعمومی را رواج داد، او اعتقاد داشت که نظر بر جهان حکومت می‌کند. ویلیام تمپل نظر را مانعی در راه اقتدار سیاسی می‌دانست و معتقد بود: «نظر پایه و اساس هر حکومتی را تشکیل می‌دهد. ادغام واژه‌های عمومی و افکار در یک ترکیب مفهومی دارای اهمیت سیاسی به معنای امروزی فقط در فلسفه‌های دمکراتیک و لیبرال از سال 1700 به بعد پدیدار شد. (پراسیس 1382، ص 22) افکارعمومی، پدیده‌ای روانی - اجتماعی و جمعی است و عبارت است از: ارزیابی، روش و نظر مشترک گروهی اجتماعی در مسئله‌ای که همگان به آن توجه و علاقه دارند و در لحظه معینی، بین عده زیادی از افراد و اقشار گوناگون جامعه نسبتاً عمومیت می‌یابد و عامه مردم آن را می‌پذیرند. افکارعمومی به صورت تأیید یا مخالفت با یک عمل، نظر، شخص و واقعه با خواسته، مطالبه، پیشنهاد و توصیه تجلی می‌یابد.(مهرآرا 1372، ص 371) باید توجه داشت، بسیاری از محققان افکارعمومی، فعالیت‌های خود را به عرصه‌های محدودی از افکارعمومی منحصر می‌کنند. آنها عقایدی را به مثابه افکارعمومی می‌دانند که به مسائل مهم سیاست عمومی یک کشور مربوط می‌شود. این تأکید از این اعتقاد ناشی می‌شود که افکارعمومی باید تعیین‌کننده سیاست عمومی یک کشور باشد. آنان با این عقیده طیفی از عقاید را که ارتباط انکارناپذیری با مسائل سیاسی دارند، جدا می‌کنند (جونیون 1365، ص 39). با توجه به این تعاریف یکی از اشکال بارز افکارعمومی را می‌توان در جنگ 33 روزه ملاحظه کرد که براساس مراحل هفت‌گانه زیر شکل گرفته است: 1. پیدایش آگاهی: در این مرحله مردم از وجود موضوعی آگاه می‌شوند. اما سریع نسبت به آن واکنش نشان نمی‌دهند. مانند آگاهی مردم لبنان و فلسطین اشغالی از به اسارت گرفتن دو سرباز اسرائیلی. 2. فوریت بیشتر، با شروع حمله همه جانبه رژیم صهیونیستی مردم فوریت و ضرورت مسئله را حس می‌کنند، نظر غالب در این مرحله، درخواست مصرانه برای اقدام است. 3. دستیابی به راه‌حل: در این مرحله مردم، در ابهامی عمومی به سر برده و بدون توجه به پیچیدگی موضوع به دنبال سرنخ‌هایی برای حل ابهامات ذهنی خود هستند. توجه مردم بیشتر به راه‌حل‌هایی معطوف می‌شود که کارشناسان یا سیاستمداران با زیرکی آنها را ارائه می‌کنند. از دیدگاه سالک (1378، ص 7) چون مردم راه‌حل‌های ارائه شده را به خوبی درک نمی‌کنند می‌توان مرحله سوم را دوران صحه گذاشتن نادرست بر راه‌حل عمومی نامید، یعنی مردم از پیشنهادهای ارائه شده حمایت می‌کنند، اما به محض مشخص شدن هزینه‌هایی که باید بابت این موضوع بپردازند. از موضع خود عقب‌نشینی می‌کنند سردرگمی افکارعمومی در روزهای آغاز جنگ را می‌توان نشانی برای این مرحله ارزیابی کرد. 4. فکرخام: در این مرحله مقاومت مردم در مواجهه با راه‌حل‌های مسئله و پیامدهای این راه‌حل‌ها ظاهر می‌شود. این مرحله را می‌توان در روزهای پنجم و ششم جنگ ملاحظه کرد. در این روزها افکارعمومی در لبنان به نفع حزب‌الله تغییر جهت داد. و از بین مجموع راه‌حل‌هایی که برای مواجه با جنگ پیشنهاد می‌شد، گرایش به دیدگاه‌های حزب‌الله بیشتر شد. 5. ارزیابی نظرات: در این مرحله مردم دست به انتخاب می‌زنند، و از بین راه‌حل‌های ممکن در مواجه به مسئله به این نتیجه می‌رسند که راه‌حل‌های آسان و کم‌هزینه، احتمالاً کارایی نخواهد داشت، وقتی مردم به موضوع خاص و راه‌حل‌های پیشنهادی توجه زیادی نشان می‌دهند، سرسختانه بردیدگاه خود پافشاری می‌کنند. شاید یکی از دلایل ماندگاری مردم جنوب لبنان در شهرها و روستاهای خود زیرفشار شدید حملات هوایی و زمینی رژیم صهیونیستی را، بتوان نتیجه دستیابی مردم به این مرحله ارزیابی کرد. 6. موضع‌گیری هوشمندانه: در این مرحله مردم ایده‌ای را قبول می‌کنند اما معمولاً در مورد آن کاری انجام نمی‌دهند، تا به مرحله هفتم برسند. 7. قضاوت مسئولانه از لحاظ اخلاقی و احساسی: مرحله اجرای افکارعمومی همان قضاوت اخلاقی و احساسی است. در این مرحله مردم خود را با موقعیت‌های گوناگون هماهنگ می‌کنند، دیدگاه و رفتارشان را تغییر می‌دهند و با احساسات دوگانه خود روبه‌رو می‌شوند، به تعبیری مرحله هفتم مرحله پیدا کردن چاره کار است. (سالک 1378 ص 8) یکی از توانمندی‌های نرم حزب‌الله را می‌توان در هدایت مردم لبنان در روزهای ببستم به بعد جنگ دانست، شواهد امر نشان می‌دهد که در آن روزها مردم لبنان اعم از شیعیان، اهل سنت و حتی مارونی‌ها به این مرحله رسیدند، و رژیم صهیونیستی را سبب واقعی همه مشکلات خود ارزیابی می‌کردند. برای شکل‌گیری افکارعمومی دو اصل یا عامل باید با هم جمع شوند. 1. موضوع یا مشکلی خاص وجود داشته باشد. 2. توجه عمومی حول و حوش آن موضوع شکل گیرد. رسانه‌های جمعی یکی از ابزارهای اصلی شکل‌دهی افکارعمومی‌اند، امروز رسانه‌ها توان ایجاد عقاید عمومی را بین همگان دارند. اما نکته مهم اثربخشی رسانه‌ها اعطای اعتبار اجتماعی رسانه‌ به موضوع موردنظر است و از دیدگاه مهرداد (1380 ص 82) زمانی که رسانه‌های همگانی موضوع یا سوژه‌ای خاص را انعکاس می‌دهند، در اصل بخشی از اعتبار اجتماعی خود را نیز به آن موضوع انتقال می‌دهند و مخاطب نیز اینگونه برداشت می‌کند که حتماً موضوع مطرح شده حائز اهمیت بوده که رسانه موردنظر آن را انعکاس داده است و اگر اهمیت نداشت، هیچگاه در رسانه‌ها مطرح نمی‌شد. به این عمل رسانه‌های همگانی مرتن و لازرسفلد اعطای اعتبار اجتماعی رسانه به موضوع یا اعطای منزلت اجتماعی می‌گویند. در جنگ 33 روزه رسانه‌های گوناگون تلاش می‌کردند افکارعمومی بین‌المللی و داخلی لبنان را به نفع خود شکل دهند، در این نبرد حساس و سرنوشت‌ساز حزب‌الله نشان داد که از استعداد و توانمندی‌ بالایی برخوردار است. در این نبرد رسانه‌ای، رسانه‌های همگانی غربی و صهیونیستی، تلاش می‌کردند بین موضوعات جنگ و منافع شخصی شهروندان رابطه‌ای نادرست ایجاد کنند تا افکارعمومی کاذب به نفع شبکه‌ها یا سیاست‌مداران حاکم بر آن شبکه‌ها ایجاد شود. نمونه بارز آن را می‌توان در ایجاد دشمنان خیالی در عملیات روانی مشاهده کرد. در اینگونه مواقع هیچ‌گونه دشمنی که بتواند تهدیدکننده باشد، وجود ندارد ولی سیاستمداران و کارگزاران تبلیغاتی برای دسترسی به مقاصد خود که همانا دورکردن شهروندان از موضوعات مهم و اساسی است، دشمنی ایجاد می‌کنند. عملیات روانی در جنگ 33 روزه عملیات روانی فعالیتی نرم‌افزاری است که با هدف از بین بردن امید مخاطبان، بی‌اعتمادی نسبت به رهبران، شکاف در بین جامعه مخاطب و جنگ علیه عقل دشمن انجام می‌گیرد.(سلطانی‌فر، 1382) صلاح نصر از نویسندگان مصری در تعریف عملیات روانی می‌گوید: عملیات روانی همان جنگ کلمه و عقیده است، خواه به صورت مخفی، آشکار، شفاهی و یا کتبی باشد. اساساً سلاحی است که به انسان و عقل او توجه دارد و هرگاه امکان برقراری ارتباط عاطفی با مخاطب را داشته باشد می‌تواند به اعماق او نفوذ کند.(شیرازی، 1376، ص 14) مهم‌ترین تاکتیک‌های عملیات روانی عبارت‌اند از: - سانسور (عبارت است از حذف عمدی موادی که جریان عبور آگاهی‌ها که امروزه بیشتر بمباران و هجمه خبری جایگزین آن شده است). - تحریف (تغییر متن پیام به شیوه‌های گوناگون از جمله جرح و تعدیل. - پاره‌حقیقت‌گویی، محک زدن، ادعا به جای واقعیت، اغراق، ساختن یک یا چند دشمن فرضی، تفرقه و شایعه، ترور شخصیتی به جای ترور فیزیکی. تأکید اصلی این عملیات بر تفرقه و تقابل در خاورمیانه و لبنان است، همچنان که «بن‌‌گورین» در خاطرات خود می‌نویسد: برای ایجاد نفاق در اتحاد اعراب و تصرف سرزمین لبنان: «پاشنل آشیل اتحاد اعراب، لبنان است. تفوق مسلمانان در این کشور، مصنوعی و به سادگی قابل سرنگونی است». (گارودی، 1377، ص 138) محورهای عملیات روانی علیه حزب‌الله لبنان 1. مرتبط ساختن عملیات مقاومت اسلامی لبنان علیه رژیم اشغالگر قدس با موضوع فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران. 2. القای رویارویی ایران و رژیم اشغالگر قدس در این جنگ. 3. متهم کردن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به طراحی عملیات، حضور مستشاری و ارسال تجهیزات نظامی 4. متهم کردن سوریه به دخالت در جنگ علیه رژیم صهیونیستی 5. معرفی حزب‌الله به عنوان گروهی ماجراجو و تروریست 6. متهم کردن حزب‌الله به آغازگر جنگ به منظور تحقق منافع جمهوری اسلامی ایران. اهداف عملیات روانی در طی این دوره آنچه رژیم صهیونیستی و نیروهایش درگیر آن بودند، نه تنها یک جنگ گرم، بلکه جنگی تبلیغاتی بود. حتی اگر امکان صرف‌نظر و اغماض از تلفات غیرنظامیان لبنانی، تخریب تأسیسات زیربنایی و حتی بمباران‌ تنها ایستگاه تلویزیونی متعلق به مسیحیان ضدحزب‌الله نیز وجود داشته باشد، شکی نیست که کارشناسان عملیات روانی رژیم‌صهیونیستی جز توجیه و قانونمند جلوه‌دادن این جنگ، راهی نداشتند. نکته اصلی اینجا است که تلاش می‌شد جریان جنگ و درگیری به گونه‌ای به تصویر کشیده شود که در آن رژیم صهیونیستی را چهره‌ای جلوه دهند که با اکراه و بی‌میلی درگیر جنگ شده است، بزرگنمایی شود. این ترفند در امریکا چندان پیچیده نیست: شبکه‌های خبری امریکا همواره به لابی قدرتمند رژیم صهیونیستی توجه داشته و به همین خاطر از ارایه تصاویر و انعکاس مطالبی که چهره به ظاهر موجه دولت صهیونیستی را مخدوش یا آسیبی به آن وارد کند، شدیداً خودداری می‌کنند. حتی در حوزه‌های قابل بحث اگر کارشناس یا متخصصی برای مشاوره وجود داشته باشد، غالباً اسراییلی است و این به اصطلاح کارشناسان صهیونیست را معمولاً سیاسی و وابسته به دولت لبنان معرفی می‌کنند. به هر ترتیب آنچه درخور توجه و تأمل به نظر می‌رسید، این است که در انعکاس رسانه‌ای جنگ 33 روزه هیچ‌گاه به توازن طرفین درگیر اشاره‌ای نمی‌شد. به تعبیری دیگر، عملکرد و انعکاس رسانه‌ای همیشه و در همه حال در حمایت از رژیم صهیونیستی صورت می‌گرفت. دستگاه تبلیغاتی امریکا و رژیم صهیونیستی در این عملیات روانی در پی دستیابی به اهداف زیر بودند: 1. زیر سؤال بردن مشروعیت مقاومت اسلامی در لبنان 2. رویگردانی افکارعمومی لبنان از حزب‌الله 3. زمینه‌سازی برای اعمال فشار سیاسی به جمهوری اسلامی ایران 4. ممانعت از همبستگی اعراب و حمایت آنان از مقاومت اسلامی لبنان 5. کم‌رنگ جلوه‌دادن پیروزی‌های حزب‌الله لبنان 6. توجیه کردن استیصال نظامی خود در برابر مقاومت اسلامی 7. فعال کردن گسل‌های سیاسی لبنان علیه حزب‌الله 8. متهم کردن جمهوری اسلامی ایران به دخالت در امور داخلی کشورها 9. بازسازی اقتدار نظامی، امنیت روانی و وجهه بین‌المللی جامعه صهیونیستی 10. سرپوش گذاردن و تحت‌الشعاع قرار دادن جنایات خود در حمله به غیرنظامیان در فلسطین و لبنان فرایند عملیات روانی رژیم صهیونیستی علاوه بر پوشش خبری وسیعی که از طریق خبرگزاری‌های گوناگون بین‌المللی به تحلیل‌های خود از جنگ داده بودند، در این دوره رژیم صهیونیستی از طریق هواپیما اعلامیه‌‌های تخریبی که هدف آن دامن زدن به اختلافات لبنانی‌ها بود، پخش می‌کردند. این اقدام باعث شده بود که برخی از گروه‌های سیاسی طوایف مختلف بدون در نظر گرفتن خطوط قرمز لبنان سعی کنند با مطرح کردن مسائل انحرافی کشور را از منظر سیاسی و امنیتی در وضعیت خطرناکی قرار دهند. عوامل خارجی سعی کردند با استناد به قطعنامه 1559 شورای امنیت سازمان‌ملل دخالت‌های خود را قانونی جلوه دهند، هرچند در آن موقع شخصیت‌های سیاسی مانند امیل لحود رئیس جمهور، نبیه بری رئیس مجلس لبنان و رئیس جنبش امل، میشل عون رئیس فراکسیون تغییر و اصلاحات و سیدحسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله خواهان وحدت و یکپارچگی در لبنان شده‌اند، اما برخی گروه‌ها با مرعوب شدن از طریق تبلیغات صهیونیستی قصد داشتند از آب گل‌آلود ماهی بگیرند. نتایج عملیات روانی در لبنان صدور بیانیه دولت لبنان در 22/4/85 و سلب مسئولیت دولت از عملیات پیشگیرانه حزب‌الله فؤاد سینوره نخست‌وزیر لبنان در موضع‌گیری ضعیفی گفت: «اقدام حزب‌الله در به اسارت گرفتن سربازان اسرائیل اشتباهی تاکتیکی بوده است.» ولید جنبلاط رهبر حزب سوسیالیست ترقیخواه لبنان ادعا کرد: جنگ جاری بین اسرائیل و ایران و همپیمانان آنهاست. نماینده رژیم صهیونیستی در سازمان ملل با استناد به سخنان وروان حماده (وزیر مخابرات لبنان) و الیاس عطایی الله (نماینده مجلس لبنان) مدعی شد که سوریه و ایران، حزب‌الله را حمایت می‌کنند. درخواست دبیرکل سازمان‌ملل و اتحادیه اروپا برای آزادی 2 اسیر اسرائیلی و دخالت کشورهای عربی در این زمینه محکومیت حرکت حزب‌الله توسط وزیر امورخارجه امریکا. محکومیت عملیات حزب‌الله توسط فردریک جونز (سخنگوی شورای امنیت ملی امریکا) و مسئول دانستن سوریه و ایران در این زمینه درخواست سفیران امریکا و فرانسه در بیروت از سیاستمداران و روزنامه‌نگارانی لبنانی برای موضع‌گیری علیه حزب‌الله مواضع جان بولتون (نماینده امریکا در شورای امنیت) و مشروع دانستن حملات رژیم صهیونیستی به بهانه دفاع از خود و تهدید سوریه و ایران. اظهارات شیراک درباره اینکه ایران از حزب‌الله و حماس برای عبور از مناقشه هسته‌ای خود استفاده کرده است. ایجاد اختلاف در نشست اضطراری وزرای خارجه 18 کشور عربی در قاهره درخصوص حملات رژیم اشغال‌گر قدس به لبنانی و سخنان سعودالفیصل وزیرخارجه عربستان مبنی برمناسب، غیرمسئولانه و دور از انتظار بودن اقدامات حزب‌الله و حمایت نمایندگان مصر، اردن، کویت، تشکیلات خودگردان، امارات و بحرین از وی. موضع‌گیری منفی دولت عربستان علیه حزب‌الله و بیان این موضوع که مقاومت مشروع و عملیات خودسرانه را باید ازهم تفکیک کرد و این عملیات بی‌هماهنگی با کشورهای عربی بوده و لازم است از طرف کسی که آن را به وجود آورده، خاتمه یابد. برخورداری از اجازه نفوذ به شبکه مخابراتی لبنان توسط رژیم صهیونیستی: به همین خاطر امکان استفاده از تلفن ثابت، همراه و بی‌سیم برای حزب‌الله وجود نداشت. بسیاری از کارشناسان نظامی متعجب‌اند که در طول جنگ 33 روزه نیروهای مقاومت چگونه با هم در ارتباط بوده‌اند. کارشناسان رژیم اشغال‌گر قدس تأکید می‌کردند که نیروهای لبنانی قسمت – قسمت شده‌اند و امکان ارتباطی بین این گروه‌های به هم ریخته وجود ندارد. در پاسخ به این حرفشان، سیدحسن نصرالله در تلویزیون، دستور مستقیم حمله به ناوچه ساغره را صادر می‌کند و به مخاطبان می‌گوید به ناوچه رژیم صهیونیستی نگاه کنند و در برابر دیدگان مخاطبان پرتعداد خود ناوچه ساغره آماج حمله قرار گرفت و غرق شدن آن را بیندگان از صفحات تلویزیون خود می‌بینند. (این برای نخستین بار در تاریخ است که فرمانده جنگ در پخش مستقیم تلویزیونی فرمان حمله صادر می‌کند.) میزان دقت و هماهنگی بین نیروها و فرمانده حزب‌الله برای کارشناسان رژیم اشغالگر قدس و دیگران قابل فهم نبود. ایجاد زمینه‌ همکاری شخصیت‌های سیاسی داخل لبنان یعنی جنبلاط، جعجع و حریزری اشغال‌گر قدس: آنها فکر می‌کردند طبق وعده خانم رایس، حزب‌الله رفتنی است. چرا که رایس به آنها گفته بود شما کار خود را انجام دهید فردا اگر سیدحسن نصرالله زنده بود می‌توانید او را در زندان گوانتانامو ببینید و واقعاً هم قسمتی از گوانتانامو و بخشی از زندان‌هایی در فلسطین اشغالی را برای نیروهای مقاومت لبنانی خالی کرده بودند. ارعاب مسئولان لبنانی در حدی که سعد حریری در روزهای اول جنگ اعلام کرد که ما حزب‌الله را در پایان جنگ محاکمه خواهیم کرد. جنبلاط و دیگران هم گفتند تا حزب‌الله خلع سلاح نشود، جنگ را متوقف نمی‌کنیم یعنی خود را هم‌ردیف طرف اسرائیلی قرار داد. نتایج عملیات روانی حزب‌الله با توجه به درگیری دیرینه میان شیعیان حزب‌الله و مسیحیان و سنی‌ها و دروزی‌ها و مارونی‌ها، و رأی بخش اعظم مردم در انتخابات اخیر لبنان به نخست‌وزیر طرفدار امریکا و همچنین قتل حریری که به پای عوامل امنیتی سوریه گذاشته شده بود و حزب‌الله هم از سوریه جانبداری می‌کرد، کاملاً منطقی بود که گناه ویرانی‌ها و کشتارهایی را که رژیم صهیونیستی انجام می‌دهد به پای حزب الله نوشته شود. اما حزب‌الله به دلیل استراتژی مردمی خود و با به کارگیری توان رسانه‌ای و استفاده از کلام پرنفوذ دبیرکل خود سیدحسن نصرالله و سخنرانی‌ها و پیام‌های تأثیرگذار وی که از طریق شبکه‌های تلویزیونی العالم، العربیه و الجزیره پخش می‌شد، توانست فضای سیاسی و روانی را به نفع خود تغییر دهد، به نحوی که پس از طی روزهای اول جنگ مردم لبنان تقریباً یکپارچه از حزب‌الله حمایت کردند. تا جایی که همه گزارش‌های رسانه‌های جمعی امریکا حاکی از حمایت مردم از حزب‌الله بود، و طبق همین منابع 83 درصد مسیحیان لبنان هم از حزب‌الله حمایت کردند. حتی نخست‌وزیر مورد حمایت امریکا در لبنان هم رژیم صهیونیستی را محکوم کرد و حملاتش را وحشیانه و جنایتکارانه خواند و چنان نسبت به امریکا خشمگین بود که تقاضای خانم رایس برای دیدار و مذاکره را رد کرد که این خود بزرگترین تحقیر برای وزیر امورخارجه امریکا بود. مهم‌ترین دستاوردهای عملیات روانی حزب‌الله عبارت‌اند از: 1. ایجاد رویکرد مثبت جهان اسلام به مقاومت اسلامی و حزب‌الله 2. به چالش کشیده شدن برخی کشورهای منطقه، به ویژه کشورهای عربی به دلیل حمایت نکردن از مقاومت و متهم شدن آنها به خیانت. 3. ظهور و بروز خشم و انزجار منطقه‌ای و جهانی علیه صهیونیست و امریکا 4. زیر سؤال رفتن نهادها و مجامع بین‌المللی 5. شکسته شدن مجدد اقتدار رژیم اشغالگر قدس و تابوی شکست‌ناپذیری ارتش این کشور 6. برجسته شدن شخصیت سیدحسن نصرالله 7. تقویت پیوند سنی و شیعه در لبنان و جهان اسلام 8. شکل‌گیری صف‌بندی جهان اسلام و غرب 9. به خطر افتادن منافع امریکا و غرب در منطقه خاورمیانه 10. علاوه بر این، فرسایشی شدن جنگ و دست نیافتن به نتیجه‌ای مشخص و قابل قبول، سبب ایجاد چالش و شکاف در رژیم صهیونیستی شده است که برخی از شواهد آن در اواخر جنگ عبارت بود از: 1- مخالفت با تداوم عملیات نظامی از سوی حزب لیکود و حزب کارگر 2- چالش نظامیان با دولت و فرسایش روانی ارتش رژیم اشغال‌گر قدس 3- فشار راست افراطی و خاخام‌های صهیونیستی به دولت اولمرت برای رسیدن هرچه سریع‌تر به موفقیت سیاسی و نظامی نباید نظرسنجی مرکز تحقیقات صدا و سیما از مخاطبان خارج از کشور در خصوص عملکرد شبکه‌های ماهواره‌ای در جنگ 33 روزه نشان می‌دهد که از میان 279 شبکه تلویزیونی نام برده شده از سوی پاسخگویان، شبکه المنار پس از شبکه الجزیره رتبه دوم را در بین شبکه‌های ماهواره‌ای به خود اختصاص داد. همچنین در مورد پیگیری اخبار و تحولات جنگ 33 روزه لبنان نیز شبکه‌های یاد شده بیش از شبکه‌های دیگر مورد استفاده مردم لبنان قرار گرفته‌اند. نتایج این نظرسنجی حاکی از آن است که 40 درصد پاسخگویان شبکه العالم را می‌شناختند و از این عده 56 درصد به نحوی بیننده این شبکه بوده‌اند، 89 درصد بینندگان العالم اظهار کرده‌اند که در حد «زیاد و خیلی زیاد» به اخبار و اطلاعاتی که از این شبکه دریافت می‌کنند، اعتماد دارند و 81 درصد نیز در حد «زیاد و خیلی زیاد» از برنامه‌های این شبکه اظهار رضایت کرده‌اند. همچنین این نظرسنجی نشان می‌دهد حدود 40 درصد شیعیان لبنانی شبکه الکوثر را که برای شیعیان جهان برنامه تولید و پخش می‌کند، می‌شناسد که از این تعداد 57 درصد بیننده این شبکه بوده‌اند. 83 درصد بینندگان الکوثر در حد «زیاد و خیلی زیاد» از برنامه‌های این شبکه رضایت داشته‌اند. مردم شهرهای بیروت، نبطیه و صیدا معتقد بودند که در جنگ 33 روزه، امریکا (95 درصد) و انگلیس (70 درصد) بیشترین حمایت را از رژیم صهیونیستی انجام داده‌اند. در مقابل، از نظر پاسخگویان، ایران (68 درصد)، سوریه (64 درصد) و عربستان (16 درصد) حامی کشور لبنان بوده‌اند. علاوه بر این 90 درصد پاسخگویان عملکرد مقاومت اسلامی در جنگ اخیر لبنان را در حد «خیلی خوب و خوب» ارزیابی کرده‌اند. در مجموع 75 درصد پاسخگویان مخالف خلع سلاح حزب‌الله در کشورشان هستند و در همین حدود اعتقاد داشته‌اند حزب‌الله و مقاومت اسلامی، پیروز واقعی جنگ بوده است.(نظرسنجی صدا و سیما، 1384) نتیجه‌گیری حزب‌الله لبنان پس از شکل‌گیری مردم لبنان را قانع کرد که به هیچ عنوان به دنبال کسب منافع گروهی خود نبوده است و علی‌رغم تبلیغ رسانه‌های امریکایی و صهیونیستی قصد برقراری حکومت اسلامی و پیاده کردن الگوی حکومت دینی چون ایران را ندارد. بخش نظامی حزب‌الله عملاً خود را یک نیروی نظامی ملی می‌داند و بارها اعلام کرده است که اگر دولت لبنان یک ارتش نیرومند تشکیل دهد با کما میل به آن می‌پیوندند و تابع حکومت مرکزی لبنان می‌شوند. بعد هم در طول سالیان نشان دادند که به عنوان یک نیروی خدمتگزار مردمی واقعاً در سازندگی جامعه نقش مثبتی دارند و خدماتی که در زمینه بهداشتی، آموزشی، ساختمان‌سازی و… ارائه می‌کنند واقعاً ارزشمند و مورد توجه جامعه فقیر جنوب لبنان است. حزب‌الله زمانی که توانست افسانه شکست‌ناپذیری رژیم اشغالگر قدس را بشکند و در سال 2001 رژیم اشغالگر قدس را مجبور به قبول شکست و عقب‌نشینی کند، نشان داد که راه آنها در تجهیز نیروهای مردمی در دفاع از خود درست بوده است. پس از جنگ 33 روزه نیز حزب‌الله بدون وابستگی به کمک‌های خارجی و حمایت‌های دولت‌های غربی و عربی به سرعت برای بازسازی مناطق جنوب لبنان اقدام کرد و با حمایت‌های مادی و روانی از آسیب‌دیدگان همچنان بعد مردمی و انسان خود را نشان داد. این اقدامات حزب‌الله پشتوانه قوی مردمی و ملی مقاومت را رقم می‌زند. منابع و مآخذ 1. اسدالله، مسعود؛ جنبش حزب‌الله لبنان، گذشته و حال؛ نشر پژوهشکده مطالعات راهبردی، 1382. 2. پرایس وینسنت (1382)؛ افکارعمومی؛ ترجمه علی رستمی و الهام میرتهامی؛ انتشارات مطالعات راهبردی. 3. جونیون و.ئوکی (1365)؛ تعریفی از افکارعمومی؛ از کتاب صدای مردم؛ ترجمه محمود عنایت؛ انتشارات کتاب‌سرا. 4. جووت کرت (1374)، ساختار تبلیغات سیاسی؛ ترجمه محبوبه ملک‌لو؛ فصلنامه رسانه؛ سال ششم شماره اول. 5. سالک رضا (1378)؛ نقش ارتباطات رسانه‌ای و میان‌فردی در شکل‌گیری افکارعمومی؛ نشریه افکارعمومی؛ شماره 8 – انتشارات صدا وسیما. 6. سلطانی‌فر، محمد؛ هاشمی، (1382)؛ پوشش خبری؛ انتشارات سیمای شرق. 7. سومین نظرسنجی مرکز تحقیقات صداوسیما از مخاطبان خارج از کشور «بررسی عملکرد شبکه‌های ماهواره‌ای در جنگ 33 روزه لبنان»، انتشارات صدا و سیما، 1384. 8. شیرازی، محمد (1376)؛ عملیات روانی و تبلیغات [مفاهیم و کاربردها]؛ انتشارات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 1376، ص 14. 9. قاسم، شیخ نعیم؛ حزب‌الله لبنان؛ ترجمه: محمدمهدی شریعتمدار؛ نشر اطلاعات – 1383. 10. گارودی، روژه؛ پرونده رژیم اشغالگر قدس و صهیونیزم سیاسی؛ ترجمه، نسرین حکمی؛ نشر وزارت ارشاد – 1377 – صفحه 138. 11. مهرآرا، علی‌اکبر (1373)؛ زمینه روان‌شناسی اجتماعی؛ انتشارات مهرداد. 12. مهرداد، هرمز (1380)؛ مقدمه‌ای بر نظریات و مفاهیم ارتباط جمعی؛ انتشارات فاران.



    مقالات مجله
    نام منبع: Scientific - Research Quarterly on Psychological Operations
    شماره مطلب: 11145
    دفعات دیده شده: ۷۳۱۵ | آخرین مشاهده: ۲ ساعت پیش