حمله نیروهای ائتلاف به سرکردگی آمریکا و انگلیس در مارس 2003 به عراق، به بهانه مبارزه با تروریسم و توسعه دموکراسی در یک کشور تحت حکومت دیکتاتوری وضع اقتصادی مردم قحطی زده عراق را بدتر و بغرنج تر کرد، بطوریکه زنان بی سرپرست عراق را به 8 میلیون افزایش داد. زنان بی سرپرست و خانواده های فقیر در یک کشور جنگ زده تحت اشغال که هیچ امیدی برای زنده بودن تا ساعتی دیگر ندارند، بایستی از چه منبعی کسب درآمد کنند؟ و اینچنین است که توسعه دموکراسی آمریکایی، با گسترش آمار افزاینده فساد اخلاقی در عراق رابطه تنگاتنگ می یابد. بسیاری از زنان و دختران جوان عراق، در این گیرودار به خارج از عراق و کشورهای همجوار (سوریه، امارات متحده، اردن و...) به امید زندگی بهتر مهاجرت کرده و بسیاری از آنان نیز قربانی تجارت مقاطعه کاران و دلالان جنسی قرار گرفته و در خود عراق به عنوان تأمین کننده جنسی نیروهای اشغالگر و یا همین کشورهای همسایه به صنعت فحشا سپرده شدند. صنعتی که سود آن بیش از قاچاق مواد مخدر و اسلحه در بازارهای بین المللی است. آمار زنان و دختران ناپدید شده بعد از تهاجم نیروهای ائتلاف به عراق بنا به گزارش رسمی "سازمان غیردولتی زنان در عراق" به 4 هزار نفر می رسد که 20درصد آنان کمتر از 18 سال دارند. در واقع این دختران و زنان که بعضاً توسط پدران و خانواده های بی بضاعتشان به بهایی کمتر از 500 دلار فروخته می شوند تا در درجه اول خود آنها از گرسنگی نمرده و درآمد بخور و نمیری فقط برای زنده بودن داشته باشند و هم از طرفی با فروششان مبلغ ناچیزی نصیب خانواده گردد، تا چند صباحی بیشتر زنده بمانند و شاهد جنایات بیشتری از سوی اشغالگران باشند. به جرأت می توان گفت، بازار تجارت زنان در منطقه خاورمیانه، از سال 2003 با ورود دختران جوان و زنان عراقی تحولی جدی یافت و مشتریان این زنان، که عمدتاً از اعراب حاشیه خلیج فارس و بطور خاص کشور سعودی عربستان هستند، بیش از پیش به این بازار توجه نشان دادند. دلالان جنسی و مقاطعه کاران در ازای دادن خانه و غذا به آنها با درجه بندی و رتبه گذاری آنها به کسب درآمدهای کلان توسط آنان برای خود می پردازند. بازرا این تجارت در کشورهایی چون امارات و اردن بسیار داغ است. در این کشورها به خصوص امارات اولویت با دختران باکره است. دلالان جنسی در ازای واگذاری دختران باکره به شیوخ عرب، مبالغ قابل توجهی دریافت می کنند. سفر بازیگران آمریکایی مانند "آنجلینا جولی" هنرپیشه هالیوودی نیز به عراق و سوریه و تلاش برای ساختن چهره ای ضد بوش از آنها با گرفتن ژست های نوع دوستانه در مورد زنان عراقی امری مضحک جلوه می نماید. وی در سفر خود به عراق و سوریه بر این مسأله که عراقی ها بایستی نسبت به حقوق خود آگاه باشند تأکید کرده بود! شاید این طنزی تاریخی باشد که هرچه بیشتر به رو کردن چهره کثیف دموکراسی صادراتی تمدن غرب به کشورهای جهان سوم کمک می نماید؛ چرا که آنجلینا جولی خود ساخته و پرداخته همین تمدن است و شهرت خود را مدیون بازیگری در راستای اهداف همین نظام است. حال چگونه می توان باور کرد که این عامل قصد عبور از ساختاری را دارد که مثل پیله در اطراف وی تنیده شده است. گذشته از این وجود شمار زیادی از زنان ناامید و بی کس در عراق و روی آوردن گروههای تروریستی به استفاده ابزاری از این افراد در حملات انتحاری، زنگ خطر را برای نظامیان آمریکایی به صدا درآورده است. در میان تروریست هایی که روزانه در گوشه و کنار عراق با منفجر کردن خود جمعی از سربازان و غیرنظامیان را به کشتن می دهند زنان زیادی وجود دارد. این در حالی است که طی ماههای اخیر شمار این زنان بیشتر شده و به تدریج زنان در حال به عهده گیری نقش اصلی در حملات انتحاری عراق هستند. انفجارهای انتحاری اخیر عراق گویای واقعیت تلخی است. درصد بالایی از این حمله های انتحاری توسط زنان صورت گرفته است. این زنان که بدلیل از دست دادن خانواده خود به افرادی بی کس و تنها تبدیل شده اند طعمه مناسبی برای گروههای تروریستی اند. این گروهها با دادن وعده هایی مانند انتقام، انگیزه لازم را در این زنان برای شرکت در عملیاتهای تروریستی خود ایجاد می کنند. یکی دیگراز دلایل روی آوردن چنین کسانی به اقدامات تروریستی یاس و افسردگی شدید آنان بدلیل وجود شرایط بسیار نامساعد برای زنان بی سرپرست در عراق است. بنا بر آمار منتشر شده آمریکایی ها، در سال 2006 تنها چهار فقره از حملات انتحاری در عراق توسط زنان صورت گرفته است در حالیکه یک سال بعد این تعداد به هشت فقره رسید و تا ماه می سال جاری شمار حملات انتحاری انجام شده بدست زنان به شانزده مورد رسیده است. این آمار که رشد سریع حضور زنان در عملیاتهای انتحاری را گوشزد می کند نشان دهنده تلاش القاعده در به دام انداختن زنان رها شده عراقی در اوضاع اسفبار کنونی اجتماعی سیاسی این کشور است. حضور زنان و حتی کودکان در حملات تروریستی القاعده علیه نظامیان و بویژه آمریکایی ها موجب شده مقامات ارتش این کشور بدنبال راهی برای مقابله با این حملات باشند. به اعتقاد آمریکایی ها این امر در جهت تضعیف موقعیت امنیتی عراق و بی نتیجه ساختن تلاشهای نیروهای نظامی در مبارزه با تروریسم صورت می گیرد. این در حالی است که ارتش آمریکا اقدام به بازرسی بدنی زنان عراقی در مقرهای بازرسی خود توسط سربازان می کند. با وجود اعتراضات شدید مردم عراق چنین اقداماتی به بهانه امکان اختفای مواد منفجره زیر حجاب زنان کماکان از سوی سربازان آمریکایی ادامه دارد. با این وجود این ترفند نیز نتوانسته در مقابل سیل پیوستن زنان به القاعده سدی ایجاد کند. حملات انتحاری عراق که در جدیدترین آنها، سه زن با منفجر کردن بمب های همراه خود به زائران کاظمین دست کم 25 تن را به شهادت رساندند، در حین اجرای تدابیر شدید امنیتی بوقوع پیوست. زنان در حال تبدیل شدن به شاخه ای قدرتمند در میان نیروهای القاعده بوده و هر روز حضور چشمگیرتری در حملات تروریستی این شبکه می یابند. اما این حضور بیشتر به نفع آمریکاست تا القاعده. به گفته مقامات نظامی انگلیس، نیروهای انگیسی از یک هفته پیش از انفجارها با استقرار در مقرهای ایست بازرسی در معابر بغداد به کنترل عبور و مرورها و جلوگیری از انفجار در روزهای پیش از برگزاری این مراسم مذهبی مشغول بوده اند. همچنین 100 هزار نیروی امنیتی عراق نیز بصورت گسترده کنترل این مراسم را به عهده داشته اند. در بین این نیروها که از سوی نیروهای نظامی آمریکایی نیز پشتیبانی می شدند، 200 زن برای بازرسی بدنی زنان شرکت کننده در مراسم راهپیمایی و عزاداری شیعیان حضور داشتند. با وجود تمام این اقدامات پیشگیرانه و تلاش نیروهای امنیتی و با اینکه احتمال فراوانی برای حمله به زائران شیعه وجود داشت، بازهم حملات تروریستی به مردم ادامه یافت و دهها نفر در اثر بی تدبیری مقامات نظامی جان خود را از دست دادند. با توجه به اینکه استراتژی جدید القاعده در عراق استفاده از زنان در حملات انتحاری است، جای این سوال باقی است که چرا برای بازرسی هزاران تن اززنان شرکت کننده در این مراسم تنها 200 مامور زن در نظر گرفته شده است؟ پاسخ به این پرسش بسیاری از مسایل را روشن می کند. اما دست کم نتیجه ای که از این موضوع می توان گرفت این است که اصولا ارده ای برای این کار وجود نداشته است. "شاخه زنان" شبکه تروریستی القاعده در سایه بی تفاوتی اشغالگران عراق شکل گرفته و بال و پر گرفته است. نکیته حائز اهمیت این است که حملات تروریستی القاعده بیشتر تامین کننده اهداف واشنگتن است. بویژه اگر رنگ و بوی جنگ مذهبی و قومی نیز بگیرد. در این میان "زنان القاعده"ای نقش مهمی ایفا می کنند. آنها ناخواسته به صحنه گردانان اصلی جبهه های نبرد در عراق تبدیل شده اند، با این تفاوت که در این جبهه مرزبندیهای مشخصی وجود ندارد. به همین دلیل آنها بیشتر از آنکه مجری اهداف القاعده باشند، به تامین کننده منافع آمریکا تبدیل شده اند.