-
السلام علیک یا ابا الحسن یا علی بن موسی الرضا
پنجشنبه ۱ آذر ۱۳۸۶ ساعت ۹:۳۴
لحظهها دیگر تاب ماندن ندارند. ثانیهها برای سپری شدن گوی سبقت را از هم ربودهاند. میبینی! زمان هم برای شمارش لحظات عجله دارد. آنها را چه شده است؟ این همه بیتابی برای چیست؟ مگر چه خبر است؟ گویی رویدادی عجیب در راه است همه خود را آماده کردهاند. ملائک، آسمان را نور باران کردهاند و انس و جن، زمین را چراغانی! همه جامه سپید بر تن کردهاند. عرشیان به اهل زمین تبرک میگویند. قرار است دیگر دلی غمگین نباشد و عالمیان سرود شادی را زمزمه کنند. درختان به
لحظهها دیگر تاب ماندن ندارند. ثانیهها برای سپری شدن گوی سبقت را از هم ربودهاند. میبینی! زمان هم برای شمارش لحظات عجله دارد. آنها را چه شده است؟ این همه بیتابی برای چیست؟ مگر چه خبر است؟ گویی رویدادی عجیب در راه است همه خود را آماده کردهاند. ملائک، آسمان را نور باران کردهاند و انس و جن، زمین را چراغانی! همه جامه سپید بر تن کردهاند. عرشیان به اهل زمین تبرک میگویند. قرار است دیگر دلی غمگین نباشد و عالمیان سرود شادی را زمزمه کنند. درختان به بار نشستهاند و غنچهها همگی باز شدهاند. چشمهها جاری و روان گشتهاند. بلبلان آواز عشق سر میدهند و پروانهها در انتظار محبوبی که به دور او بچرخند. زمین و زمان دست در دست هم نهادهاند و دلهایشان را یکی کردهاند. شاید، همعهد شدهاند این بار از میهمانشان خوب پذیرایی کنند. آری! درست است! او آمد. خدایا چه میبینیم؟ آغوش نجمه را شعایی از نور فرا گرفته. پدر با نگاهش میگوید: هان ای نجمه! عالمیان به پسرت غبطه میخورند. او عالم آل محمد است. اوحجت خدا بر روی زمین است. از او خوب نگهداری کن. خدا یاریات کند.
خبر
نام منبع: Anti War
شماره مطلب: 10505
دفعات دیده شده: ۷۵۷ | آخرین مشاهده: ۳ ساعت پیش